آیا در موسسه تقسیم بندی به لحاظ محتوا و خدمات برای پیمانکاران، مشاوران، کارفرمایان و حتی بخش خصوصی انجام میشود یا خیر؟

آیا اگر بپذیریم که هر پروژه ای نیاز به theme principle processes  standard دارد در کنار  Prince2 باید از PMBOK استفاده شود و همچنین مهارت های رهبری هم به آن اضافه شود؟

آیا دوره مدیریت مالی من را تا حدی به مبانی مدیریت ارزش کسب شده (EVM) و شبکه جریان نقدینگی مسلط مینماید که آنها را با نرم افزار MSP پیاده سازی نمایم؟

کتاب معتبر مطالعاتی در زمینه مباحث مدیریت ساخت به زبان فارسی و یا ترجمه ای را معرفی می کنید؟

در متن استاندارد پمباک (PMBOK) اشاره ای به این موضوع که "این استاندارد بیشتر منطبق با پروژه های IT است" شده است یا خیر؟
- تا آنجایی که من اطلاع دارم؛ شکل گیری و خواستگاه این استاندارد از پروژه های نظامی بوده است. خود استاندارد صحبت از Tailoring می کند. و اینکه راهکارهای ارائه شده در این استاندارد و راهنما بر اساس راهکارهای توصیفی تشریحی Descriptive نوشته شده است تا راهکارهای  تجویزی Prescriptive.

- بنابراین استاندارد فرآیندهایی را معرفی میکند که در اکثر پروژه ها و در بیشتر مواقع راهکار مناسب تلقی می گردند، نظر شما در این باره چیست؟

به نظر میرسد صنعت ساخت در زمینه مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) هنوز نیاز به کار دارد، بنده اشرافی ندارم که آیا در زمینه ارتباطات و مدیریت ذینفعان در CII و CMAA چه داکیومنت هایی وجود دارد؟
ولی اینها در PMBOK خوب جمع آوری و ارائه شده است. اما در زمینه دانش فنی و تخصصی مدیریت پروژه و ساخت واقعا آنچه از این ها (CII و CMAA) دیده ام، نسبه به PMI کاربردی تر، شفاف تر و حرفه ای تر بود.

بسیاری از افرادی که حتی مدرک PMP دارند هم شاید نتوانند فرآیند مدیریت تغییرات (Change order management) را طبق PMBOK تدوین کنند. این موضوع مانند کلافی سردرگم و پیچیده، پازلی مبهم و راهی تو در تو میماند. چنین چیزی آیا واقعا به مدیر پروژه کمک میکند؟ بنده که استفاده ای از آنچه در PMBOK گفته شده نکردم!

اگر قصد این را داشته باشیم که متخصص شویم، با یک دوره کلاس ها را شرکت کردن به این هدف نمیرسیم؟ اگر ممکن بود تخفیفی در دوره ها اعمال شود و هزینه ها کم شود خیلی خوب میشد. سوال دوم اینکه وقتی آقای دکتر علوی پور تدریس میکنند، از مباحث دوره MSP هم اطلاعی دارند تا مباحث را به آن مرتبط کنند؟

حضور غولهای نفت و گازی Aramco و Chervon و Eastman و Petronas و Philipts و Shell در لیست همکاری در کنار AGC و Hilti و غولهای نرم افزاری Autodesk و Aveva و Bentley و ... با موسسه CII موضوع جالبیست. اما موسسه صنعت ساخت CII در چه زمینه هایی بوده؟

آیا مدیریت ساخت (Construction Management) زیر مجموعه مدیریت پروژه (Project Management) است؟

برای انجام پروژه های تحقیقاتی در ارتباط با مباحث Building life cycle assessment و Building cost cycle assessment
ادغام این مباحث با BIM یا باهم دیگر، به چه دیتابیس هایی معمولا نیاز دارد؟ اگر مطالعه موردی قرار باشد از پروژه های داخلی انتخاب شود، آیا قابلیت تحقیق دارد؟

بنده دانشجو ارشد مدیریت ساخت هستم؛ آیا داخل کشور با این گرایش بازارکارخوبی وجود دارد؟ در چه زمینه هایی امکان فعالیت هست؟

 نحوه زمانبندی مجدد (Replan)، تحلیل برنامه زمانی (Rescehdule)، مباحث ارزش کسب شده (EVM)، تهیه شبکه جریان نقدینگی (Cash flow) و اینکه برنامه ریزی پروژه ما از نظر هزینه در پروژه های ایران به چه صورت باشد و چطور در نرم افزار آن را وارد کنیم، موضوعی تدریس میشود؟

بنظر بنده بند ج ماده 18 شرایط عمومی پیمان مصداق revision و ردیف 3 بند الف ماده 30 شرایط عمومی پیمان مصداق تایید روش IAP هست؛ آیا درست میباشد؟

آیا میتوان به صرف تصحیح و مدلسازی برنامه، با هر تکنیکی اقدام به تهیه برنامه ریزی مجدد (Replan) یا جبرانی (Catch up plan یا Recovery Schedule) نمود؟

من در مدیریت یک طرح نفتی مشغول بکار هستم. پیمانکار با توجه به شرایطی که دارد، در توجیه تاخیرات فنی خودش از روش برنامه مصوب متاثر شده استفاده کرده است. به این شکل که برنامه پایه اولیه را خودش ساخته و تاخیراتی که به زعم خودش مجاز بوده را در برنامه اولیه تاثیر داده و در برنامه زمانبندی جدید زمان جدیدی را بدست آورده است. همزمان من از آنها خواستم که برنامه زمانبندی مجدد که بر اساس تاریخ های واقعی است را به ما ارائه دهد. آیا اختلاف پایان Reschedule شده با پایان برنامه متاثر شده مبنا (که براساس تاخیرات مجاز پیمانکار به زعم خودش) را میتوانم به عنوان تاخیرات غیر مجاز در نظر بگیرم؟ آیا این رویه آنالیز تاخیرات درست است؟

به عقیده بنده گرفتن مدرک PMP برای اپلای، میتواند به نفع ما باشد. در غیر این صورت؛ سطح تخصص و کارشناسی ما از مدیریت پروژه به فهم درست، تجربه کاری و استفاده ما از دانش روز دنیا بستگی دارد؛ این طور نیست؟

در یک سری از قراردادها یک سری مایلستون Backward تعریف میشود؛ مثلا ۶ هفته قبل از Commissioning این مدارک باید تحویل داده شود. سه هفته قبل آن هم یک سری دیگر، و حالا  آن Commissioning تاریخش اول فیکس میشود. آیا چنین رابطه ای را میشود sf تعریف کرد؟
الان مثلا؛ یک اتفاقی افتاده است و آن تاریخ Commissioning را یک پیمانکار دیگر عقب انداخته و ما علاقه داریم درخواست تمدید زمانی نماییم. اگر رابطه SF را به صورت Backward ندهیم، آن Gateها روی مسیر بحرانی جابجا نمیشود؟ راه حلش چیست؟

رشته ام صنایع است و حدود دو ماه هست که در بخش کنترل پروژه مشغول به کار شده ام؛ در حال حاضر فقط گزارش روزانه ها، هفتگی و برنامه زمانبندی ارائه داده ام. سوالم این است که باید تعدیل، صورتجلسات و لایحه تاخیرات و...، را هم یک مهندس کنترل پروژه ارائه دهد؟ یعنی موارد مذکور جزو وظایف مسئول کنترل پروژه میباشد؟
فایل آموزشی ای وجود دارد تا در اختیارم بگذارید که با آن بتوانم فراگیری این مهارت ها را شروع کنم؟