من مجبور هستم که زمان اتمام یه پروژه ای را 2 ماه کاهش دهم.

در MSP ستون بحرانی را آوردم و زمان فعالیت هایی که بحرانی هستند را کاهش دادم، اما پروژه را که آپدیت میکنم، زمان پایان تغییری نمیکند علتش چه چیزی میتواند باشد؟

نظر شما در مورد ادعایی مبنی بر اینکه برنامه با بیشتر از  ۸۰۰  فعالیت کارآمد نیست و امکان برنامه ریزی وجود ندارد چیست؟ (از فرمایشات یکی از اساتید دانشگاه شریف تحصیل کرده آمریکا)

هدف از تلویزیون و پادکست موسسه ACEMI چیست؟

نحوه تنظیم و نگارش انواع مختلف ادعا (کلیم) در کدام دوره آموزش داده میشود؟

آیا رعایت پیشنیاز دوره های موسسه اجباریست یا اختیاری؟ این پیشنیازها چرا تعریف شده اند و اساس تعریف آنها چیست؟

اهمیت مدیریت ادعا و نحوه دست یابی به تخصص در این زمینه چیست؟ چگونه میتوان در عرصه مدیریت پروژه به عنوان یک متخصص در زمینه مدیریت ادعا فعالیت نمود؟

درباره دوره برنامه ریزی پروژه و پیشنیازها و نکات مهم برای حضور در این دوره توضیح میدهید؟

توضیحات تکمیلی پیرامون نحوه تطبیق سازی مبانی و قواعد بین المللی آنالیز تاخیرات، مدیریت ادعا و اختلافات در حقوق ساخت و احداث کشور میدهید؟

تکمیل فرآیند آموزش و نقشه راه تدوین شده در موسسه ACEMI چقدر زمان میبرد؟

فرق بلاگ با منابع کاربردی که در سایت موسسه تفکیک شده است، در چیست؟

آیا حضور در دوره برنامه ریزی پروژه الزامیست؟ یا همان حضور در دوره های نرم افزارهایی مانند MSP و P6 کفایت میکند؟

در رابطه با محتوای دوره ها:

 "تدوین قرارداد" در سرفصل دوره مدیریت ادعاء یعنی دقیقا چه مسئله ای را توضیح میدهید؟
در دوره های مدیریت ریسک، مدیریت مالی و مهندسی ارزش آیا یک پروژه واقعی ساخت به عنوان تکلیف و بررسی سرفصل های دوره به شرکت کننده ها داده میشود؟
در کل بنظر میرسد که نوع قرارداد بر روند انجام عنوان دوره ها بسیار تاثیرگذار است، مثل مدیریت ادعا و مدیریت ریسک و غیره. آیا نوع قرارداد در محتوای دوره ها به صورت تفکیک شده کاملا بررسی میشود؟

آیا پیمانکار میتواند هزینه ریسک های تحمیلی قرارداد و پروژه را در زمان کلیم (مدیریت ادعا و اختلافات) از کارفرما دریافت کند؟

اهمیت مدیریت مالی و تدوین شبکه جریان نقدینگی در زمان مناقصه و به روزرسانی پیش بینی ها در طول اجرا برای پیمانکاران تا چه انداره می باشد؟

کدام انجمن و مدرک مدیریت پروژه از همه بهتر است؟

فردی که تجربه کار در پروژهای عمرانی داشته باشد (مثلا انبار دار یا سرپرست کارگاه) آیا وقتی به حیطه مدیریت پروژه ورود میکند، با توجه به تجربه اش موفق تر خواهد بود، یا برعکس، آن تجربه یا ساختار ذهنی که پیدا کرده است مانعی برای رشد او خواهد شد؟

برای کسانی که مديريت ساخت می خوانند، آیا توصیه می کنید که متره و برآورد، فهرست بها و مباحث دفتر فنی را هم مسلط شوند؟ لزومی دارد برای فراگیری این مباحث وقت بگذاریم؟

در حال حاضر برای متره برآورد از کدام نرم افزار ها استفاده میشود؟ (در استوری های اینستاگرام گفتید مدیریت ساخت خیلی فراتر از متره برآورد و...، هست) بله کاملا درست است. ولی در کل يادگيري این مورد را هم لازم می دانید یا بهتر است وقت و انرژی خودمان را روی مباحث برنامه ریزی، کنترل پروژه، قرارداد ها، مالی، نرم افزار های مدل سازی و غیره بگذاریم؟ و سوال دیگر آنکه فارغ التحصیلان مدیریت ساخت در سال های ابتدایی به دلیل تجربه و سابقه کم یا حتی نداشتن دانش کافی نمیتوانند مدیر پروژه شوند؟ در ارتباط با نحوه ورود به بازار کار هم توضیحاتی میدهید.

توضیحات تکمیلی درباره موسسه ساخت آمریکا (CII) و دوره های سطح مشاوران میدهید؟

تفاوت های آموزشی دانشگاه هایی مثل بیرمنگام، استراسبورک یا دانشگاه های آمریکا با دانشگاه های ایرانی در رشته مدیریت پروژه در چه مباحثی می باشد؟ عمده تفاوت آموزش در یک دانشگاهی در ایران با اروپا یا آمریکا در چیست؟