به عقیده بنده در این موسسه جای خالی یک دوره پایه جهت آشنایی با مفاهیم پایه ای تر نسبت به سرفصلهای دوره ها احساس میشود. سطح مطالب خیلی بالاست.
خود من نگران بودم و تردید داشتم دوره برنامه ریزی و کنترل پروژه را شرکت کنم؛ در صورتی که با مفاهیم اش آشنا هستم و کارم هم در این زمینه میباشد؛ اما به دلیل سطح بالای مطالب، دوره را شرکت نکردم.
منتظر ماندم تا روند آشنایی و تجربه ام باکارها و مفاهیم اولیه بیشتر بشود و بعدا شرکت کنم. تا بتونم بطور موثر و کارآمد از این دوره استفاده کنم.
این نظر برداشت شخصی من هست و نمیدانم درست میباشد یا خیر.

رشته تحصیلی بنده مهندسی عمران است؛ مدتی هست در یک شرکت ساخت اسکلت فلزی مشغول به کار شده ام. ابتدا به عنوان یک آمارگیر ساده کار میکردم. الان هم در کنار تیم کنترل پروژه مشغول به کار هستم؛ اما چندین گره در ذهنم ایجاد شده که از افراد مطلع و با تجربه ی گروه راهنمایی میخواهم. اول اینکه در بخشی که کار میکنم تا به الان موضوع خاصی به من آموزش داده نشده و من یاد نگرفته ام، بیشتر من را به امور حاشیه ای مشغول کرده اند، خودم هم  فکر نمیکنم که کار آنها خیلی پیچیده و غیرقابل درک باشد؛ اما متاسفانه اجازه یادگیری دقیق را نمیدهند. دوم اینکه از نظر نقشه راهی که باید طی کنم و آینده مالی که باید برای خودم بسازم گنگ هستم.

اهمیت یادگیری روشهای اجرا و تحویل پروژه (Project Delivery Systems) کجاست؟ و چرا نیاز داریم این روشهای متنوع و تفاوتهای آنها را به عنوان مدیر پروژه فرا گیریم؟

به نظر شما یک راهنما مثل PMBOK را باید یک مدیر ساخت یاد بگیرد یا مدیر PMO؟ مدیر ساخت درگیر مسائل کلان است، ولی مدیر PMO و کارشناسان برنامه ریزی و کنترل پروژه هستند که درگیر پیاده سازی میباشند. مدیر ساخت باید درگیر این موضوعات بشود؟ البته بحث دانشش مطرح نیست؛ منظورم این است که بنده میبینم میروند دوره برگزار میکنند مانند آموزش PMBOK به مدیران ارشد سازمانها؛ در حالی که مدیران ارشد اصلا درگیر این موضوعات نیستند و درگیر سیاست گذاری پروژه هستند. ممنو میشوم در اینباره توضیح دهید. 

دلیل محدود بودن ظرفیت ثبت نام در موسسه چیست؟

زمان شروع ثبت نامها چه زمانی است و با توجه به سرعت پر شدن دوره ها، آیا امکان پرداخت پیش پرداخت برای رزرو وجود دارد؟

دوره هوش هیجانی طراحی شده در موسسه ACEMI چه فرآیندی را طی میکند و چه تفاوتی با سایر دوره های مهارت نرم به صورت عمومی دارد؟

من خیلی تجربه لایحه تاخیرات ندارم. اما در لایحه هایی که تهیه کردم کمی داستان رو ساده کردم.
- اولا فرض می کنم پیمانکار ملزم به جبران تاخیراتیه که خودش به وجود آورده. بنابراین فقط تاخیرات کارفرمایی را روی زمانبندی وارد می کنم و پایان پروژه را مجدد محاسبه می کنم. تاخیرات کارفرمایی همان مواردی میشود که در ماده 30 شرایط عمومی پیمان لیست شده است.
- از طرفی هم مالکیت شناوری و مدیریت کارها و نیروهای پیمانکار با خودش است. بنابراین اگر زمان اتمام پروژه از زمان (پروژه + تاخیرات کارفرمایی) کمتر شد، پیمانکار در پروژه تسریع کرده و اگر بیشتر شد، تاخیر غیر مجاز دارد. این رویه درست است؟

در زمینه تلفیق یادگیری ماشین (Machine Learning) و مباحث مربوط به مدیریت پروژه؛ چه مبحثی بیشتر اقبال دارد و میشود به عنوان یک موضوع بکر و با پتانسیل بالا به آن نگاه کرد؟

من دانشجوی کارشناسی صنایع هستم و به مبانی و نرم افزار های مدیریت پروژه مسلط میباشم. برای آشنایی بیشتر با محیط کار، فوت وفن های کار و کسب تجربه، به دنبال کارآموزی در بخش مدیریت پروژه هستم. من را در این زمینه راهنمایی میفرمایید؟

دوره مدیریت یکپارچه مالی، حسابداری و هزینه؛ نسبت به دوره BIM پیش نیاز میباشد؟

توضیحاتی از ضرورت مدیریت هزینه فرصت در انتخاب پرتفولیوی پروژه میدهید؟

آیا در موسسه تقسیم بندی به لحاظ محتوا و خدمات برای پیمانکاران، مشاوران، کارفرمایان و حتی بخش خصوصی انجام میشود یا خیر؟

آیا اگر بپذیریم که هر پروژه ای نیاز به theme principle processes  standard دارد در کنار  Prince2 باید از PMBOK استفاده شود و همچنین مهارت های رهبری هم به آن اضافه شود؟

آیا دوره مدیریت مالی من را تا حدی به مبانی مدیریت ارزش کسب شده (EVM) و شبکه جریان نقدینگی مسلط مینماید که آنها را با نرم افزار MSP پیاده سازی نمایم؟

کتاب معتبر مطالعاتی در زمینه مباحث مدیریت ساخت به زبان فارسی و یا ترجمه ای را معرفی می کنید؟

در متن استاندارد پمباک (PMBOK) اشاره ای به این موضوع که "این استاندارد بیشتر منطبق با پروژه های IT است" شده است یا خیر؟
- تا آنجایی که من اطلاع دارم؛ شکل گیری و خواستگاه این استاندارد از پروژه های نظامی بوده است. خود استاندارد صحبت از Tailoring می کند. و اینکه راهکارهای ارائه شده در این استاندارد و راهنما بر اساس راهکارهای توصیفی تشریحی Descriptive نوشته شده است تا راهکارهای  تجویزی Prescriptive.

- بنابراین استاندارد فرآیندهایی را معرفی میکند که در اکثر پروژه ها و در بیشتر مواقع راهکار مناسب تلقی می گردند، نظر شما در این باره چیست؟

به نظر میرسد صنعت ساخت در زمینه مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) هنوز نیاز به کار دارد، بنده اشرافی ندارم که آیا در زمینه ارتباطات و مدیریت ذینفعان در CII و CMAA چه داکیومنت هایی وجود دارد؟
ولی اینها در PMBOK خوب جمع آوری و ارائه شده است. اما در زمینه دانش فنی و تخصصی مدیریت پروژه و ساخت واقعا آنچه از این ها (CII و CMAA) دیده ام، نسبه به PMI کاربردی تر، شفاف تر و حرفه ای تر بود.

بسیاری از افرادی که حتی مدرک PMP دارند هم شاید نتوانند فرآیند مدیریت تغییرات (Change order management) را طبق PMBOK تدوین کنند. این موضوع مانند کلافی سردرگم و پیچیده، پازلی مبهم و راهی تو در تو میماند. چنین چیزی آیا واقعا به مدیر پروژه کمک میکند؟ بنده که استفاده ای از آنچه در PMBOK گفته شده نکردم!