سوالی دارم در رابطه با چگونگی محاسبه و نحوه اثر گذاری عامل تاخیر در گردش مدارک مهندسی.

- (با توجه به این نکته که هرگونه وجود نقص و مشکل در هریک از نسخ مدارک ارسالی بر عهده پیمانکار است) فرض کنید مهلت بررسی کارفرما ۱۴ روز بوده و همچنین مهلت اصلاح و ارسال مجدد هر نسخه توسط پیمانکار ۵ روز می باشد بر همین اساس فرض کنید، Revision صفر مدرکی در برنامه زمانبندی می بایست در بازهزمانی ۱۴ تا ۲۷ برج ۷ مورد برسی قرار بگیرد که حتی زودتر و در تاریخ ۲۳ توسط کارفرما Commented شده است. بعد از آن پیمانکار در تاریخ ۸ برج ۹ Revision  بعدی را ارسال کرد اما تا تاریخ ۱۴ برج ۱ سال بعد از کارفرما پاسخی دریافت نشد. برای اعمال تاخیر مطابق روش IAP میزان تاخیر مجاز(قصور کارفرما) و همچنین نحوه اعمال تاخیر چه اندازه و به چه شکل است؟ ضمنا شناوری فعالیت ۱۰۹ روز می باشد.
- من هم موافق تکه تکه کردن تاخیرات مجاز هستم و به تبع آن مشاهده اثر هرکدام از تکه ها بر روی تاریخ پایان پروژه، اما موضوعی که وجود دارد، آن فعالیتی که در برنامه زمان بندی که متاثر از تاخیر قرار میگیرد را باید با افزایش زمان تحت تاثیر قرارداد یا با دست کاری در تقویم مخصوص آن فعالیت؟ دغدغه من نحوه صحیح اعمال تاخیر بر فعالیت برنامه است که آن تکه ها خودشان را نمایش دهند. 
 - پس خود فعالیت را به چند فعالیت با تاریخ بازه هایی که تاخیر بوجود آمده خرد کنم؟ بنظر بنده مجموع مدت زمان های تاخیر مجاز را اگر به مدت زمان آن فعالیت اضافه کنیم (فقط یک فعالیت تحت تاثیر قرار میگیرد که درواقع تایید TBE توسط کارفرماست) بازه وقوع  تاخیر درستی بدست نمی آید اگرچه میدانم شما اصلا روش IAP را پیشنهاد نمی دهید.

آیا در تحلیل تاخیرات پیچیدگی زیادی وجود دارد؟ ریزه کاریهای این مهارت شامل چه مواردیست؟

بنده چند وقت پیش یک سوال در رابطه با یک مشکل در تحلیل به روش IAP خدمت شما مطرح کردم وپیشنهاد شما اضافه کردن تکه‌هایی به برنامه زمانبندی مطابق با Procedure مهندسی بود (من به تعداد هر نسخه یا Revision یک فعالیت با مدت زمانی که در Procedure مهندسی تعریف شده اضافه کردم). 

سوالم این است که اگه بخاطر این اضافه کردن فعالیت، به مدت زمان برنامه مبنا اضافه شود، مشکلی وجود ندارد؟ و اینکه باید برای آپدیت کردن برنامه مبنا، برنامه هدف جدید را بروزرسانی کنیم؟

آیا میتوان با کمک روش های اصول ناب (Lean) اتلافات و هزینه های پروژه را کاهش داد و در نهایت منجر به اخذ تصمیمات بهتر شد؟

اهمیت داشتن فرآیند مشخص برای مدیریت "تغییرات" و ارتباط آن با مدیریت ادعا چیست؟ 

 آیا ممکن است درباره ساختار دوره اصولی ناب (Lean) در مدیریت پروژه بیشتر توضیح دهید؟ 

اهمیت الحاقیه ساخت PMBOK در مدیریت ادعا چیست و چه مواردی میتواند در فراگیری این مبانی کمک کننده باشد؟ 

 آیا برای برای پیاده سازی اصول ناب در پروژه ها، نیاز به تغییر روش اجرای پروژه داریم؟ روش اجرای IPD چه ارتباطی با موضوع Lean دارد؟

آیا اساسا روش پنجره ای (Windows) به عنوان یک روش جداگانه برای تحلیل تاخیرات وجود دارد؟

مهمترین وظیفه مدیر پروژه در بخش مدیریت ادعا، بخصوص در مرحله تدوین و ارزیابی قرارداد چیست؟ 

 آیا برای فراگیری Agile در مدیریت پروژه، باید اصول دیگری چون اصول ناب Lean فراگرفته شود؟ چگونه میتوان این اصول را در صنعت ساخت پیاده نمود؟

آیا میتوان بدون مدیریت اسناد پروژه، اقدام به ارائه لایحه تاخیرات نمود؟

مدیریت ادعا (Claim) از چه مرحله ای آغاز میشود و آیا در مراحل ابتدایی پروژه نیز با مدیریت ادعا مواجه هستیم؟

چرا اصول ناب Lean یکی از پیشنیازهای اصلی پیاده سازی مدلسازی اطلاعات ساختمان BIM است؟

تحلیل تاخیرات میتواند به چه صورت هایی و در چه زمان هایی انجام شود؟

تفاوت آنالیز تاخیرات با مدیریت ادعا چیست و چرا فرآیند این دو لزوما یکسان نیستند؟

مدیریت پروژه در ارتباط با پیاده سازی BIM چه جایگاهی دارد و نرم افزارهای مدلسازی چون Navisworks چه نقشی در این مسیر ایفا میکنند؟

 دلیل اهمیت اصول ناب (Lean) در مدیریت پروژه (Lean Project Management)و مدیریت ساخت (Lean Construction) چیست و چرا این اصول در دنیا در عرصه مدیریت ساخت و مدیریت پروژه تا این میزان پر اهمیت است؟

بنده مباحث کنترل پروژه را میدانم ولی اگر بخواهم بصورت حرفه ای یادبگیرم و وارد آن شوم باید چکار کنم ؟ و از کجا شروع کنم بهتر است؟ آیا صرفا تجربه کافیست یا نیاز به آموزش نیز دارم؟ برخی اعتقاد دارند مدیریت پروژه را باید صرفا با کسب تجربه فرا گرفت. نظر شما چیست؟