بنده از رشته مهندسی صنایع وارد حوزه مدیریت پروژه شدم. برای موفقیت در بخش آنالیز تاخیرات پروژه و کلیم (Claim) تا چه اندازه نیازمند دانش فنی مانند متره و برآورد و یا دانش حقوقی است؟

در یک کارگاه ساختمانی عملیات نصب اسکلت بنا به دلایلی که اکثرا قصور کارفرما بوده باعث بیکاری نیروهای پیمانکار شده و الان پیمانکار که در حدود یکسال از قراردادش مانده و تنها ۵ ماه از قراردادش گذشته ادعای خسارت مالی بابت این توقف‌های عملیات اجرایی کرده است. سوال بنده این است که کار ایشان با توجه به اینکه بیش از یکسال از قراردادش مانده قانونی است یا خیر؟ اصلا میتواند همچین ادعایی در این برهه از زمان کند؟ تعلیقی در طول مدت قرارداد نبوده اما یک سری توقف‌هایی بوده در طول روز بطور مثال تاورکرین خراب بوده و نتوانستیم در اختیار پیمانکار قرار دهیم ، شرایط جوی اجازه فعالیت نیروهای پیمانکار رو نداده ،جواب آزمایشات پیچ و مهره دیر رسیده و نیروهایی که بابت پیچ ریزی در اکیپ نصب پیمانکار فعالیت داشتند چند ساعتی و یا چند روزی بیکار بودند. پیمانکار بابت این توقف‌های چند ساعته (در حدود ۸۰۰ ساعت) از ابتدای قراردادش تا الان ادعای خسارت بابت بیکاری نیروهای انسانی کرده است. حالا ادعای ما به عنوان کارفرما اینکه انتهای قراردادش لایحه تاخیراتش رو ارائه دهد و در صورت مجاز شدن تاخیراتش فقط مدت پیمان تمدید میشود و هیچ خسارت بابت هزینه‌های بالاسری و ... به او تعلق نمیگیرد. لازم به ذکر است که قرارداد ایشون تعدیل هم دارد و بر اساس ۴۳۱۱ هست.

آیا تغییرات با گذشت فازهای پروژه سنگین تر نمیشود؟ و همچنین امکان دارد تغییرات (اقتصادی حکومتی و قهری) در دسته بندی ریسک پیش بینی نشده آورد؟

آیا از اجایل (Agile) و اسکرام (Scrum) میشود در صنعت ساخت و احداث (Construction) استفاده کرد؟

تفاوت ارزیابی اقتصادی پروژه با اقتصاد مهندسی (بررسی پروژه با توجه به نرخ بازگشت سرمایه، تحلیل حساسیت، عدم قطعیت ها، استهلاک و جداول آن کامفار و....) در چیست و کدامیک مدل دقیق تری می باشد.

به عقیده شما تولید محصول در فاز آخر چرخه حیات راه اندازی و بهره برداری قرار میگیرد؟ و امکان اینکه مهارت های مدیریت زمان هزینه کیفیت و.... برای تولید محصول بکار گرفت؟ رشته تحصیلی بنده مدیریت پروژه است.

با توجه به علاقه بنده به صنعت در ساخت و  تولید، آیا  مباحث مدیریت ساخت و پروژه به من در زمینه مشاوره کارخانجات میتواند کمکی کند و بازار را با توجه به علاقه باید پیدا کرد یا پارامترهای دیگر (صنایع، طراحی و ساخت، فناوری اطلاعات)؟ این دانش چقدر میتواند مدیریت کسب و کار های کلان تا خرده را در بر بگیرد؟ بنظر شخصی بنده مدیریت پروژه به غیر از مبحث فنی آن یک شیوه برای درست زندگی کردن هست.

فارغ التحصیل رشته ‌مهندسی عمران در‌مقطع لیسانس و در حال حاضر متقاضی اخذ پذیرش ویزای تحصیلی برای رشته مدیریت ساخت و سازه در‌ مقطع فوق لیسانس از دانشگاه پلی تکنیک بارسلون هستم، دوره های Primavera و MSP و PMBOK را در‌جهاد‌ دانشگاهی شریف در حال اموزش هستم، با توجه به‌ شرایط بنده برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، آیا دوره های آموزشی، کنفرانس ها و یا وبینارهایی هست‌ که صلاح باشه شرکت کنم؟

پیش نیازهای دوره مالی چیست؟ بنده دوره های برنامه ریزی و آنالیز تاخیرات را نتوانستم شرکت کنم.

مباحث ارایه شده در دوره های موسسه ACEMI بیشتر دید پیمانکاری و مشاوره ای دارد یا کارفرمایی؟

تا زمان برگزاری دوره PMO چه آموزش ها و مباحثی مفید است؟ علاوه بر این، بنده دوره PMBOK را گذرانده ام و تا حدودی با مفاهیم آشنا هستم، اما این اولین تجربه پیاده سازی برای من است. ضمن اینکه در دوره PMBOK راجع به دفتر مدیریت پروژه خیلی بحث نشده است.

بنده در حال راه اندازی یک دفتر PMO  هستم و متاسفانه در این حوزه به منابع آموزشی زیاد دسترسی ندارم. علی الخصوص دوره ای در ارتباط با این مبحث شرکت نکرده ام. آیا ممکن است در آینده در خصوص راه اندازی دفتر با این موضوع همچنین وظایف دفتر مدیریت پروژه و مدیریت آن دوره ای برگزار شود؟

در مورد الزام مدیریت مالی و دوره‌های مرتبط با آن در موسسه: درباره ی چشم انداز آینده و ضرورت شرکت در این دوره توضیح میدهید؟

بنده با مشاوره یکی از اساتید در ارتباط با ورود به بازار کار مدیریت پروژه، من را اینطور راهنمایی کردند که بهترین فرصت برای افراد تازه کار، جایگاه برنامه ریزی و کنترل پروژه به واسطه دسترسی و ارتباط با تمام افراد، ابعاد و اسناد پروژه است. آیا این موضوع درست است یا خیر؟

شاید در دانشگاه خارج این تفاوت بین مهندسی و مدیریت ساخت و مدیریت پروژه و ساخت محسوس نباشد که ما اطلاعی نداریم. اگر امکان دارد در این خصوص توضیح بفرمایید. اما متاسفانه در دانشگاههای داخلی به ویژه از این جهت که کیفیت ارائه رشته ها کاملا متاثر از علایق اعضای هیئت علمی هر دانشگاه هست، این مساله رعایت نمیشود و عموما دروس گرایش مدیریت ساخت عمران دید مدیریت اجرا به دانشجو میدهد. در شرایط مشابه، نگرش دو نفر که از دانشگاههای خوب و بنام دولتی فارغ التحصیل شدن، شخصی که مدیریت ساخت خوانده است، نسبت به کسی که مدیریت پروژه و ساخت خوانده بسیار متفاوت است.

در خصوص تعیین رشته، بنده لیسانس مهندسی عمران دارم و به کارهای مدیریتی، مشاوره ای و بیزینس علاقه مندم. مردد هستم که بین گرایش های مدیریت ساخت عمران‌ و مدیریت بازرگانی کدام را انتخاب کنم؟  سوالی که دارم این است که، رسالت مدیریت ساخت چه مواردی را شامل میشود و تا چه اندازه خلاقیت در آن دخیل است؟ و آیا به اندازه رشته های بیزنسی میتواند متنوع و جذاب باشد یا خیر؟ و اینکه حال و آینده مدیریت ساخت در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟