روشهای مختلفی به جهت اجرای پروژهها وجود دارند که هر کدام میتوانند از اهمیت، مزایا و معایب مختلفی برخوردار بوده و شرایط مدیریت پروژهها را نیز متحول نمایند. انواع این روشها در زیر مجموعه روشهای اجرا و تحویل پروژه (Project Delivery System) قرار گرفته که هرکدام در دستهبندیهای جداگانهای به لحاظ اجرا و قراردادی تقسیمبندی میشوند. میتوان از روشهای طرح، مناقصه و ساخت (DBB)، مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) و طرح و ساخت (DB) به عنوان رایجترین آنها در کشورمان نام برد. البته روشهای محبوب دیگری به نام روش مدیریت ساخت (CM Delivery System) نیز وجود دارد که در کشورمان شناخت زیادی نسبت به این روش اجرا و تحویل پروژه وجود ندارد.
اما چرا روشهای اجرا و تحویل پروژه از حساسیت زیادی برخوردار هستند؟
لازم است بدانیم که موفقیت و شکست پروژهها ارتباط مستقیمی با انتخاب یک روش اجرا و تحویل مناسب دارد. این روش که باید در ابتدای پروژه و قبل از فاز طراحی انتخاب گردد، ساختارهای قراردادی، مدیریت، طراحی، ساخت و بهره برداری را دچار تغییر نموده و باید توجه داشت که یکی از مهمترین مراحل اجرای پروژه، مرحله انتخاب روش اجرا و قالب قراردادی آن است که ارتباط مستقیمی با زمان، منابع فیزیکی و اجرایی، اطلاعات، منابع مالی و تخصصهای صاحبان، طراحان و مجریان پروژه دارد.
1. قالبهای قرارداد
امروزه قالبهای قراردادی مختلفی بوجود آمده است تا امکان اجرای پروژه به روشهای مناسب و دلخواه کارفرمایان و پیمانکاران را فراهم آورد. هدف اصلی این قالبهای قراردادی توزیع ریسک (ریسک هزینه و عملکرد) بین طرفین قرارداد میباشد. ریسک هزینه معطوف به نوع پرداختها، نقدینگی موجود، شرایط تامین مالی و نحوه پرداخت خسارات در پروژه بوده و همچنین ریسک عملکرد به لحاظ زمان و کیفیت در پروژه مدنظر قرار میگیرد. باید در نظر داشت که توزیع ریسک در قرارداد از طریق بندهای قراردادی مختلف رخ داده، که میتواند بسته به روش اجرا و تحویل پروژه (Project Delivery Systems) تغییر کرده و محدودههای فنی، الزامات مدیریت پروژهای و مبانی حقوقی مختلفی را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا یکی از انواع بندهای قراردادی، شرایط پرداخت در پروژه است. به طور مثال در قرارداد با قیمت ثابت یا سرجمع (Fixed Price یا Lump Sum)، در شرایطی که عدم قطعیتهای پروژه زیاد باشد، بیشتر ریسک به پیمانکار منتقل میشود. این در حالی است که این نوع روش پرداخت معمولا برای کارهای ساده، تکراری، بدون پیچیدگی و با قطعیت بالا کاربرد دارد. در واقع، باید به این موضوع توجه نمود که این نوع روش پرداخت، در کشورهایی که از لحاظ اقتصادی شرایط مناسبی را دارا نمیباشند، ریسک هزینه را برای پیمانکار بسیار بالا خواهد برد. این روش نیاز به یک رویکرد خطی برای تحویل پروژه دارد که در نتیجه انعطافپذیری را کاهش میدهد.
2. روشهای اجرا و تحویل پروژه (Project Delivery Systems)
روشهای اجرا و تحویل پروژه، روشهایی هستند که برای اجرا، تحویل و اتمام پروژه با توجه به خواسته مدنظر در پروژه ایجاد میشوند. یک روش تحویل پروژه ممکن است از یک یا چند قالب قراردادی متفاوت برای پروژههای خود استفاده کند. روش مورد نظر برای تحویل پروژه را باید با توجه به نوع تامین مالی، نوع سازمان و پروژه، شرایط کارفرما و پیمانکار، زمان و کیفیت مدنظر، منابع فنی و تخصصی در اختیار و توانایی و تجربه مجریان امر انتخاب کرد. با توجه به این موضوعات روشهای اجرا و تحویل پروژه مختلفی ارائه شده است که در ادامه به معرفی مختصری از بعضی از این روشها میپردازیم.
الف- روش چندعاملی (Multiple Prime):
در این روش، کارفرما کار را با بیش از دو عامل انجام داده که میتواند شامل چندین طراح و سازنده در بخشهای مختلف باشند (مانند طراحهای سازه، مکانیک، معماری و...). در این روش میتوان گفت کارفرما نسبت به روش طرح، مناقصه و ساخت (DBB) مدیریت و نظارت بیشتری بر پروژه داشته و باید توانمندی بالایی در مدیریت طرفین مختلف، چه به لحاظ قراردادی و چه از منظر فنی و مدیریت پروژهای داشته باشد. همچنین در روش چند عاملی، مسئولیت و ریسک بیشتری متوجه کارفرما بوده و نسبت به طرفین مختلف باید از توانمندی بالاتری برخوردار باشد.
ب- روش مدير ساخت (Construction Manager):
در این روش، کارفرما به دلیل عدم دانش و آگاهی مناسب در زمینه پروژه مورد نظر، فردی با سابقه و دانش کافی را به عنوان مدیر ساخت تعیین میکند و تا حد زیادی از اختیارات خود را برای انجام مراحل مورد نیاز و بررسی و نظارت کافی بر روند کار پیمانکار و طراح به مدیر ساخت واگذار میکند. باید اشاره نمود که این روش انواع بسیار متنوعی دارد که شاید اطلاع کافی از آن در کشور وجود نداشته و فرم قراردادی همسانی نیز به شکل مناسب برای آن ارائه نشده است. اینها در حالی است که برای انواع رویههای قراردادی CM در آمریکا و توسط انجمنهای مختلف (از جمله AIA و CMAA) فرمهای قراردادی همسان بسیار مناسبی ارائه شده است. در واقع، در این روش تحویل و اجرای پروژه، مدیر ساخت به عنوان شخص حقیقی یا حقوقی که دانش و تجربه کافی را دارا است، نقش رابط بین ارکان پروژه را ایفا نموده و به جهت ایجاد ارتباط موثر و یکپارچگی در اجرای پروژه از اهمیت فراوانی برخوردار است. البته مدیر ساخت میتواند در جایگاه سازنده نیز فعالیت نموده که این باعث ایجاد تنوع ساختاری CM میشود. اين روشِ اجرا و تحویل پروژه را با توجه به نوع قرارداد و سطح اختيارات و مسئوليتهای واگذار شده از طرف کارفرما به بخشهای مختلفی تقسیم مینمایند که در ادامه به معرفی دو نوع از رایجترین آنها پرداخته شده است.
- مدیرساخت کارگزار (Construction Manager as an Agent/Advisor-CMA):
در این روش مدیر ساخت نقش مشاور را دارد که خود میتواند در بخشهای مختلفی بکار گرفته شود. البته وظایف قراردادی و حقوقی در این بخش از کارفرما به پیمانکار محول نشده و بسته به نیاز کارفرما، مدیر ساخت (CM) میتواند از مرحله قبل از طراحی (Pre-Design) تا پس از ساخت (Post-Construction) به کمک کارفرما بیاید.
- مدیر ساخت ریسکپذیر (Construction Manager at Risk-CMR):
در این روش، عموما مدیر ساخت در فاز طراحی به عنوان مشاور و در فاز ساخت به عنوان پیمانکار اصلی قرار میگیرد و از این طریق کارفرما بخشی از ریسکهای موجود را به مدیر ساخت منتقل میکند. البته این روش میتواند انواع مختلفی داشته باشد که در برخی از آنها CM به عنوان سازنده و در برخی از آنها صرفا به عنوان مدیر پیمان به مدیریت پروژه خواهد پرداخت.
نکته مهم آنست که در کشورمان و به واسطه عدم دسترسی به قراردادها و اسناد مدیر ساخت (CM) آگاهی کافی نسبت به این مبانی وجود نداشته و بعضا این رویهها به اشتباه بین متخصصین تفسیر شدهاند.
ج- روش طرح - ساخت (DB):
در این روش، کارفرما تنها با یک شرکت (عموما پیمانکار طراح و سازنده) قرارداد منعقد نموده و تمام فازهای طراحی و ساخت را بر عهده یک شرکت قرار میدهد. در این روش کارفرما عموما با بررسی صلاحیت پیمانکاران، یک پیمانکار را انتخاب میکند و معمولا این روش بر مبنای زمان و کیفیت با قیمت مشخصی انجام میشود. در مقايسه با روش طرح، مناقصه و ساخت (DBB)، اين روش از سرعت اجرای بيشتری به دلیل امکان ساخت پروژه بعد از انجام قسمتی از طراحی برخوردار است.
باید توجه داشت که توضیحات ارائه شده تنها به جهت آشنایی بوده و شرح کامل جزئیات و تمامی روشها به دلیل جزئیات فراوان در این مقاله امکانپذیر نیست. در ادامه نیز فایل بسیار مختصری که توسط انجمن مدیریت ساخت آمریکا ارائه شده به پیوست جهت مطالعه بیشتر قرار داده شده است.
جایگاه این ساختار در نقشه راه موسسه ACEMI
در نقشه راه جامع موسسه و در بخش مهارت سخت-استراتژی، ما ابتدا از روشهای اجرا و تحویل پروژه یا همان Project Delivery Systems آغاز نمودیم. به همین دلیل نیز در بخش مهارت سخت-کارشناسی، ابتدا PMBOK در سطح 2 و سپس PRINCE2 در سطح 3 و بعد استاندارد CMAA در سطح 4 آموزش داده میشود که از یک رویه عمومی به مبانی تخصصی رسیده و سپس در سطح 5، به نحوه اجرای پروژه به روش CM ورود نماییم. این دقیقا همان فرایند اصولیست که تنها در موسسه ACEMI تدوین گردیده است. از این رو، در موسسه ACEMI دورههای مختلفی در زمینه معرفی روشهای اجرای پروژه، روش طرح-مناقصه-ساخت (DBB)، روش طرح و ساخت (DB) و روش مدیریت ساخت CM AT RISK برگزار گردیده است.
علی اصغر خسروی لرگانی
11 ماه پیش
مقاله ی بسیار مفید و کاربردی. سپاس از زحمات شما...
پاسخپشتیبان
11 ماه پیش
با آرزوی موفقیت برای شما و همه عزیزان!
پاسخ