همانطور که پیشتر اشاره کردیم، مدیریت ساخت با مدیریت عمومی پروژه متفاوت بوده و از اینرو، مدیر ساخت نیز وظایف متفاوتی را نسبت به مدیر عمومی پروژه بر عهده دارد. از سوی دیگر و از آنجاکه وظایف مدیر ساخت (CM) تنها محدود به فاز ساخت پروژهها نبوده و قبل از شروع پروژه (Pre-design) وظایف و مسئولیتهای آن شروع میشود، دانستن این محدوده وظایف بسیار حائز اهمیت است.
در اولین استاندارد مدیریت ساخت ایران که توسط مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علویپور و بر اساس استاندارد مدیریت ساخت انجمن مدیریت ساخت آمریکا و با درنظرگرفتن وضعیت پروژههای کشورمان به چاپ رسیده است به تشریح جایگاه مدیر ساخت، وظایف آن و تفاوت مدیر ساخت با مدیر عمومی پروژه و... پرداخته شده است که در صورت علاقه به مطالعه بیشتر دراینخصوص میتوانید به این استاندارد رجوع کنید.
در این مقاله نیز قصد داریم به بررسی محدوده دانش مدیر ساخت (CM) پرداخته و توضیحات مختصری در هر حوزه مسئولیت مدیر ساخت، جهت آشنایی بیشتر ارائه نماییم.
طبق تعاریف Haltenhoff در سال 1999 میلادی و استاندارد عملی انجمن مدیریت ساخت آمریکا (CMAA) که در سال 2015 میلادی منتشر شده است، محدوده دانش و وظایف یک مدیر ساخت (CM) را میتوان به ۱۴ دسته زیر تقسیم نمود:
1- مدیریت پروژه (Project Management)
در حوزه مدیریت پروژه، صرفنظر از اینکه چه مدلی برای اجرا و تحویل پروژه انتخاب میگردد (EPC و DBB و یا غیره)، وظیفه مدیر ساخت (CM) آن است که فرایند اجرای پروژه را از شروع طراحی (Design) تا انتهای زمان warranty (انتهای فاز پس از ساخت) مدیریت و اجرا نماید. مدیر ساخت میتواند در هر نوع مدل اجرای پروژه (حتی DB یا EPC) بهعنوان عامل کارفرما در پروژه ورود کرده و از ابتدا اقدام به مدیریت این فرایند نماید. سازماندهی طراحی (Design)، قرارداد (Contracting)، ساخت (Construction) و ارائه وظایف رهبری در بخش مدیریت پروژه از مهمترین وظایف مدیر ساخت است.
2- مدیریت بودجه و هزینه (Budget and Cost Management)
در بخش مدیریت بودجه و هزینه، تمامی مباحث مربوط به هزینه، چه مباحث مربوط به تخمین و برآورد هزینه و چه مباحث مربوط به حسابهای هزینهای (Cost Accounting) در محدوده وظایف مدیر ساخت قرار میگیرد. مواردی همچون مطالعات امکانسنجی (Feasibility Study)، مباحث برآورد هزینهها (Cost Estimating)، مباحث حسابداری و مدیریت هزینه از جمله وظایفی هستند که توسط مدیر ساخت در این بخش انجام میگردد.
3- مدیریت برنامه زمانی (Schedule Management)
در بخش مدیریت برنامه زمانی، ابزار زمان و منابع باید توأمان در نظر گرفته شده و بحث تدوین و مدیریت آن از مرحله طراحی (Design) تا زمان اتمام پروژه به عهده مدیر ساخت قرار گیرد. تجربه و دانش کافی برای استفاده از ابزارهای زمانبندی (Scheduling)، برنامهریزی، پیشبینی، آنالیز و رهگیری فعالیتها و رویدادهای پروژه بخش مهمی از وظایف مدیر ساخت است که در این حوزه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
4- مدیریت کیفیت (Quality Management)
در بخش مدیریت کیفیت، وظایف قابلبحث فراوانی وجود دارد که سالها بین شرکتهای مشاور و شرکتهای مدیریت ساخت محل مناقشه بوده و همچنان نیز ادامه دارد. در این بخش، عموماً هماهنگی فعالیتهای کارفرما در تعیین الزامات کیفیت در مرحله طراحی برای طراح (Designer) و همچنین در بازرسی و کنترل این الزامات در فاز ساخت بر روی پیمانکار، از وظایف و مسئولیتهای تعریف شده مدیر ساخت است. عموماً مدیر ساخت به دلیل دانش تخصصی در زمینه ساخت قادر است تا در تعیین الزامات فنی، تست مواد و محصولات و ارزیابی عملکرد کیفی پیمانکار وظایفی را به عهده گیرد.
5- مدیریت قرارداد (Contract Management)
در بخش مدیریت قرارداد، معمولاً مدیر ساخت در فرایند اجرایی و مدیریتی قرارداد درگیر میشود. دانش کافی نسبت به انواع قراردادها، فهم کافی از زبان قرارداد، آشنایی با استانداردهای مختلف قراردادی، دانش حقوقی در زمینه قرارداد، توصیه برای استفاده از یک ساختار قرارداد مناسب به کارفرما و دانش کافی در زمینه فرایند مدیریت قرارداد (از جمله تاخیرات و ادعا) از جمله وظایف مهمی هستند که مدیر ساخت در این بخش به عهده میگیرد.
6- مدیریت ایمنی (Safety Management)
در ارتباط با مدیریت ایمنی مباحث فراوانی وجود دارد. اما عموماً مدیر ساخت وظیفه دارد تا از طریق اعمال مقررات بر پیمانکاران، آنها را بر ایجاد رویههای ایمن در سایت پروژه سوق دهد. در نتیجه، یک مدیر ساخت در صورت ارائه این حوزه از وظایف باید بر استانداردهای ایمنی تسلط کافی داشته باشد، به طور مثال، استانداردهای رایجی که در آمریکا برای این امر وجود دارد، مربوط به OSHA بوده که از آن با نام اداره ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا (Occupational Safety and Health Administration) یاد میکنند. وظیفه مدیر ساخت بر بازرسی شرایط اجرای ساخت برای اطمینان از اعمال این دستورالعملها بوده و در صورت عدم رعایت باید مسائل را ابتدا به پیمانکار اطلاع داده و در صورت عدم رعایت، گزارش را به کارفرما ارجاع دهد. این وظایف سابقاً در اختیار مهندسین مشاور بوده که سالهاست در بسیاری از پروژهها در کشور آمریکا، کارفرما این وظیفه را بر عهده مدیر ساخت قرار میدهد. البته این رویکرد مخالفان زیادی دارد.
7- مدیریت طرح (Program Management)
در بخش مدیریت طرح وظایف کلانتری در انتظار مدیر ساخت است، از نگاه انجمن مدیریت ساخت آمریکا (CMAA)، وظیفه اصلی مدیر ساخت در بخش مدیریت طرح، مدیریت همه منابع و ارتباطاتی است که کارفرما را به اهداف خود برساند. در این تعریف شباهتهای فراوانی بین مدیریت طرح و مدیریت پروژه ایجاد مینماید، اما تفاوت اصلی بین مدیر پروژه و مدیر طرح در اندازه، پیچیدگی و حوزه پروژهها، سطح مدیریت و تصمیمگیری مدیر ساخت و همزمانی و بزرگی فعالیتهایی است که مدیر ساخت در آن درگیر است. عموماً یک مدیر ساخت در این بخش بهعنوان مدیر طرح نامیده شده و مدیریت و هماهنگی یک برنامه سرمایهگذاری کلان را که ممکن است به مدیریت چندین پروژه در مناطق مختلف ختم گردد، به عهده میگیرد. حتی ممکن است یک مدیر طرح موظف به مدیریت فعالیتهای غیرمرتبط با حوزه طراحی و ساخت گردد. برخی از این فعالیتهای غیرمرتبط با طراحی و ساخت عبارتند از کمک به کارفرما برای یافتن منابع تأمین مالی، هدایت روابط دولتی، مدیریت اجرا و نگهداری پروژهها بعد از بهرهبرداری، خرید متنوعی از محصولات و یا خدمات موردنیاز و بسیاری از موارد دیگر.
8- مدیریت پایداری (Sustainability Management)
بحث مدیریت پایداری یک موضوع تقریباً جدید و بسیار جدی در صنعت ساخت است. پایداری بدان معناست که طراحی، ساخت و مدیریت پروژه بعد از بهرهبرداری بهگونهای باشد که نیازهای نسل فعلی را دربرگرفته، بدون آنکه منابع را برای نسلهای آتی به خطر بیندازد. البته انجمن مدیریت ساخت آمریکا (CMAA) به این اشاره میکند که فلسفه پایداری باید با دیگر ابزارهای کلیدی برنامه مدیریت ساخت (Construction Management Plan) که مواردی از جمله هزینه، زمان، کیفیت و غیره هستند، یکپارچه شود. در این حوزه میتوان سازمان USGBC را نام برد که به شورای ساختمان سبز آمریکا (U.S. Green Building Council) معروف بوده و هدف اصلی آن هدایت صنعت ساخت، به سمت پایداری است. امری که این سازمان با ارائه اطلاعات و استانداردهای مدیریت، طراحی و ساخت، پروژهها را به سمت پایداری هدایت مینماید. شهرت این سازمان بیشتر برای توسعه سیستم LEED یا همان پیشرو در طراحی محیطی و انرژی (Leadership in Energy and Environmental Design) و برگزاری کنفرانسهای ساختمان سبز (Green Building) است.
9- مدیریت ریسک (Risk Management)
در بخش مدیریت ریسک، تفاوتهایی بین تعاریف وظایف و فرآیند مدیریت ریسک در صنعت ساخت وجود دارد و انجمن مدیریت ساخت آمریکا (CMAA) و مؤسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) به شکل متفاوتی به این فرآیند نگاه مینمایند. انجمن CMAA تعریفی سادهتر و منطبقتر بر فضای صنعت ساخت داشته، بهطوریکه برنامه مدیریت ریسک را به سه قدم اصلی تقسیم میکند. این سه گام عبارتاند از:
گام اول: شناسایی ریسک (Risk Identification)
گام دوم: آنالیز ریسک (Risk Analysis)
گام سوم: مدیریت ریسک (Risk Management)
در تمام فازهای پروژه، قبل از طراحی تا پس از بهرهبرداری، این وظیفه مدیر ساخت است که اجرای این سه گام را به عهده گیرد.
10- مدیریت ارزش (Value Management)
یکی از بخشهایی که در پروژههای ساخت به عهده مدیر ساخت است، مدیریت ارزش پروژههاست. در این بخش باید دقت کنیم که بحث مدیریت ارزش از مهندسی ارزش فراتر بوده و مدیر ساخت باید ساختاری را ایجاد نماید تا این فرایند را به طور صحیحی مدیریت نماید. موضوعی که در نهایت به مدیریت هزینه پروژه در مقابل ارزشی که آن هزینه تولید میکند، منجر میگردد. وظایف مدیر ساخت در این بخش بسیار وسیع بوده، اما مواردی همچون تشخیص اجزاء و المانهایی که باید برای آنالیز مورد بررسی قرار گیرند؛ ایجاد انگیزه برای مهندس طراح و مشاور برای استفاده از مهندسی ارزش در بخش آغازین طراحی؛ هماهنگی بین طرفین درگیر در پروژهها برای مدیریت بهینه ارزش پروژه؛ و توصیههایی به مهندسین مشاور، طراح و پیمانکار برای اخذ تصمیمات صحیح مهندسی ارزش، از مهمترین آنها خواهد بود.
11- مدیریت منابع (Resource Management)
مدیر ساخت در ارتباط با مدیریت منابع هم وظایف مهمی را به عهده میگیرد. مهمترین این وظایف را میتوان انتخاب، سازماندهی، هدایت و استفاده بهینه از تمامی منابع موجود پروژه دانست. ایجاد انگیزه در منابع انسانی و درک صحیحی از روابط بین نیروهای انسانی و نیازهای آنها به همراه آشنایی با مدیریت اختلافات از مهمترین این وظایف در پروژههای ساخت است. البته این بخش به مدیریت منابع فیزیکی هم اشاره دارد.
12- مدیریت اطلاعات (Information Management)
در ارتباط با مدیریت اطلاعات وظایف بسیاری وجود دارد. وظایفی که مدیر ساخت را موظف به جمعآوری، مستندسازی، توزیع و نگهداری مطمئن اطلاعات پروژه مینماید. آشنایی با سیستمهای مدیریت اطلاعات که عموماً بر پایه تکنولوژیهای کامپیوتری بنا شدهاند و سازماندهی و برنامهریزی جلسات مؤثر بین اعضای تیمهای پروژه، از مهمترین مواردی هستند که یک مدیر ساخت باید به آنها توجه ویژهای نماید.
13- مدلسازی اطلاعات ساختمان (Building Information Modeling (BIM))
یکی از مواردی که سرمایهگذاریهای زیادی در سالهای اخیر بر روی آن گردیده است، مدلسازی اطلاعات ساختمان و یا ساخت است. فرایندی که در آن خصوصیات فیزیکی و عملکردی یک وسیله بهصورت دیجیتالی ضبط، آنالیز، مستندسازی و بهصورت مجازی ارزیابی میگردد و سپس بهصورت دائم از شروع فاز طراحی تا انتهای ساخت اصلاح میگردد. مدیر ساخت در این بخش هم وظایف فراوانی را میتواند بر عهده گیرد که آموزش کارفرما و تیم پروژه درباره منافع، خصوصیات، محدودیتها و فرایند اجرای BIM از مهمترین آنها خواهد بود.
14- مدیریت تصمیمگیری (Decision Management)
حوزه نهایی را میتوان مدیریت تصمیمگیری دانست. مدیر ساخت موظف است تصمیماتی را درباره تیم پروژه اتخاذ نماید که در نهایت منافع کارفرما را در شرایط بهینه محقق کند. درک واضحی از شرایط کسبوکار، تحلیل کسبوکار، درک صحیحی از مدیریت سازمانی، فرایندها، و آگاهی از فلسفههای مدیریتی مواردی هستند که مدیر ساخت باید نسبت به آنها آگاهی و تسلط کافی داشته باشد. در نهایت، تصمیمات باید در شرایط بهینه اخذ شده و مدیر ساخت به این اصول و مدلهایی تصمیمگیری تسلط کافی داشته باشد.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزشهای مؤسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارتهای سخت، استاندارد مدیریت ساخت آمریکا (CMAA) دیده شده است که این مباحث به شکل جامع آموزش داده میشود. همچنین به جهت آشنایی با دورهها و تاریخ برگزاری آنها میتوانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
سیاوش عزیزپور
2 سال پیش
ممنونم جناب دکتر بابت این مقاله عالی و مفیدتون
پاسخپشتیبان
2 سال پیش
با سپاس از همراهی خوب شما
پاسخ