نیروی کار و مصالح در صنعت ساخت بهعنوان دو عنصر کلیدی و حیاتی، تأثیر عمیقی بر موفقیت پروژهها (برای مطالعه معیارهای موفقیت پروژه به این مقاله مراجعه کنید.) دارند. هر گونه عدم تعادل یا کمبود در این دو مورد میتواند زمینهساز بروز مشکلات جدی باشد. بر اساس گزارش مجله والاستریت، صنعت ساخت مخصوصا در پروژههای غیرمسکونی در حال تجربه یک رشد چشمگیر است، اما با چالشهایی در زمینه تأمین نیروی کار مواجه است. بر اساس این گزارش چالشهای اصلی نیروی کار عبارت اند از:
- افزایش پروژههای غیرمسکونی: با افزایش سرمایهگذاری در زیرساختها، پروژههای تجاری و صنعتی، تقاضا برای کارگران ماهر، بهشدت افزایشیافته است.
- کمبود نیروی کار: باوجود فرصتهای شغلی زیاد، بسیاری از پیمانکاران با کمبود نیروی کار مواجه هستند که میتواند باعث تأخیر در پروژهها شود.
- رقابت برای استخدام: پیمانکاران برای جذب کارگران ماهر با یکدیگر رقابت میکنند و این موضوع میتواند به افزایش دستمزدها و مزایای کاری منجر شود.
- چالشهای آموزش و مهارت: نیاز به مهارتهای خاص در صنعت ساخت بهویژه در بخشهای جدید مانند ساخت پایدار و تکنولوژیهای نوین احساس میشود.
بر اساس اطلاعات، اداره آمار کار کشور آمریکا (BLS یا Bureau of Labor Statistics) که دررابطهبا شاخص قیمت تولیدکننده (PPI یا Producer Price Index) منتشر شده است؛ برای مصالح ساخت به طور متوسط حدود 0.3 درصد افزایش یافته است. اگرچه این افزایش، کم است، اما این نوسان در صنعتی که به دلیل هزینههای بالا سری و حاشیه سود بسیار کم شناخته شده است، این عدد بسیار قابل توجه است.
شرکت Dodge که شرکتی معتبر در زمینه ارائه دادهها و تحلیلهای مربوط به صنعت ساخت است بر اساس گزارشی که دررابطهبا افزایش PPI ارائه کرده است اعتقاد دارد که این افزایش متوسط همچنان نشاندهنده فشارهای تورمی در اقتصاد است. برای عبور از این دوران، شرکتهای صنعت ساخت باید هوشیار بمانند و با نظارت دقیق بر هزینهها و تنظیم استراتژیهای قیمتگذاری برای رقابتی ماندن، باید خود را با شرایط بازار در حال تغییر، سازگار کنند.
در شکل 1، خط قرمز در نمودار که تغییرات سالانه در یک شاخص ترکیبی از مصالح مورد نیاز برای صنعت ساخت را نشان میدهد، افزایش یافته است. این خط ۱۲ ماه قبل از خط آبی (قیمتهای پیشنهادی) حرکت میکند و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمتهای پیشنهادی در سال 2024 مجددا افزایش یابد.
شکل 1. نمودار تغییرات درصد سالانه شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) در صنعت ساخت
باوجود چنین عدم قطعیتهایی در صنعت، توجه به اصول مدیریت ناب (در این مقاله به استراتژی های عملیاتی ناب در شرکتهای ساخت پرداخته شده است.) جایگاه ویژهای پیدا میکند. Alan Gasvoda که رهبر بهرهوری کاربر نهایی و بهبود مستمر برای Milwaukee Tool است، میگوید:
استفاده از پیشساختهها به شما کمک میکند تا کمبود مصالح را به طور مؤثرتری مدیریت کنید.
او همچنین اعتقاد دارد:
شفافیت و کنترل جنبههای کلیدی هستند. هنگامی که آنها در محل کار و تحت کنترل شما هستند، میتوانید در اطمینان از داشتن آنچه نیاز دارید و در مکان مناسب، کارآمدتر عمل کنید. همچنین به شما امکان میدهد تا در نحوه پاسخگویی به نیازهای میدانی چابکتر عمل کنید. بهویژه اینکه به کاهش ضایعات و سایر اتلافات کمک میکند.
این روش نهتنها به شما امکان میدهد تا بادقت بیشتری در مورد نحوه تخصیص بودجه به پروژهها فکر کنید، بلکه به شما انعطافپذیری بیشتری برای توزیع هزینهها در طول زمان میدهد و از پرداخت یک جای هزینهها جلوگیری میکند. هنگامی که این روش بهدرستی و با اطلاعات درست انجام شود، در طول فرایند اتلافات کمتری خواهید داشت و این امکان را فراهم میکند که جریان مصالح به محل کار بهتر شود و به شما پیشبینیپذیری و کنترل بهتری در مورد زمان نیاز به یک مصالح خاص و نحوه رساندن آن به محل کار میدهد.
از نظر او نگاهکردن به ساخت صنعتی میتواند این صنعت را به جلو حرکت دهد. بهطورکلی، او توضیح میدهد که ساخت صنعتی از پروژهها فراتر رفته و به سمت محصول محوری حرکت میکند.
1. مزایا و معایب استفاده از پیشساختگی در صنعتیسازی
مفهوم پیشساختگی به اوایل قرن نوزدهم بازمیگردد. انقلاب صنعتی تکنیکهای جدیدی را معرفی کرد که امکان تولید انبوه اجزای ساختمانی را فراهم میکرد. یکی از نمونههای برجسته، کاخ بلور (Crystal Palace) در لندن است که در سال 1851 با استفاده از اجزای پیشساخته آهن و شیشه ساخته شد.
شکل 2. کاخ بلور (Crystal Palace) در لندن
معماری پیشساخته از اوایل پیدایش خود تحولات قابلتوجهی را تجربه کرده و به یک راهحل نوآورانه در ساخت مدرن تبدیل شده است. با پیشرفت فناوری و افزایش تمرکز بر پایداری، پیشساختگی احتمالاً نقش مهمتری در آینده معماری خواهد داشت. ظهور انتقال ساخت به خارج از محل بهعنوان یک راهکار نوآورانه و کارآمد، نهتنها به بهبود کارایی و کاهش هزینهها کمک کرده است، بلکه به تغییرات اساسی در رویکردهای سنتی اجرا و ساخت منجر شده است. این روش بهعنوان یک گزینه پایدار و مقرونبهصرفه در آینده معماری و ساخت ادامه خواهد یافت.
برخی از مهمترین مزایای پیشساختگی عبارتاند از:
- کمک به پیمانکاران اصلی برای اجرای سریعتر و قابل پیشبینیتر پروژهها
- کاهش هزینهها
- تضمین کیفیت
- امکان برنامهریزی برای حل برخی از مشکلات منابع
- ایجاد زیرساخت برای استفاده از پیشساختهها برای کمک به حفظ کنترل عملیاتی و پشتیبانی از اهداف کیفیت برای محصولسازی
بااینحال، ادغام صحیح پیشساخته در عملیات یک شرکت، مانند هر فرایند جدیدی، نیاز به بررسی اولیه دارد. Gasvoda توضیح میدهد که فرصتهای زیادی وجود دارد که در آن کسبوکارها میتوانند بهرهوری را در فضای استفاده از پیشساختهها بهبود بخشند. بسیاری از شرکتها بهجای اینکه به دنبال بهینهسازی و بهبود روشها و فرایندهای کاری باشند، صرفاً وظایف و کارهای موجود را از محیطهای عملیاتی به انبارها یا مکانهای متمرکز منتقل میکنند.
به طور معمول سه مشکل و مسئله پیشبینیشده که شرکتها با اجرای پیشساخته، تجربه میکنند:
1.1. جریانهای کاری ضعیف درون شرکت
اغلب شرکتها با جریانهای کاری کمتر از حد مطلوب سروکار دارند که اغلب منجر به عدم توانایی بهرهبرداری از کارآمدی در شرکت میشود. شرکتها میتوانند با تمرکز بر بهینهسازی جریان کار، از این مشکلات و مسائل اجتناب کنند:
- بررسی فرایندهای موجود برای تعیین عملکرد و امکان بهبود (مثلاً از طریق خودکارسازی، حذف ورودی دستی و غیره)
- ایجاد ردیابی مبتنی بر اولویت (مثلاً با استفاده از یک ابزار مدیریت پروژه)
- افزایش حداکثری کارایی عملیاتی، برنامهریزی کار، تخصیص وظایف خاص به نیروی انسانی، پیگیری موجودی کارگاه پیشساخته، افزایش ارتباطات و...
- استانداردسازی فرایندها و نیروهای انسانی جدید
2.1. عدم اندازهگیری موفقیت
این نکته بسیار مهمی است که موفقیت در استفاده از پیشساختهها باید به طور دقیق تعریف و اندازهگیری شود.
در واقع، اگر مشکلات مربوط به پیشساختهها از همان ابتدای کار بروز کند و هیچگونه اندازهگیری پایهای وجود نداشته باشد، این مشکلات میتوانند بهسرعت افزایش یابند.
برخی از معیارهایی که شرکتها ممکن است برای اندازهگیری موفقیت در استفاده از پیشساختهها به کار ببرند عبارتاند از:
- زمان انتظار (Lead Time): منظور آن است که چقدر زمان میبرد تا سفارشهای پیشساخته برای مشتریان آماده شود و چگونه تیم میتواند تولید را افزایش دهد؟
- ظرفیت تولید (Production Capacity): چند واحد پیشساخته میتوان در یک دوره زمانی مشخص تکمیل گردد و چه بهبودهای فرایند سازمانی (مانند بهینهسازی نیروی کار، پذیرش فناوری، خودکارسازی و غیره) برای افزایش ظرفیت تولید موردنیاز است؟
- رضایت مشتری (Customer Satisfaction): آیا مشتریان از محصول نهایی رضایت کافی دارند؟ آیا مشتریان محصول را به دیگران توصیه میکنند؟ در صورت عدم رضایت مشتریان، چه بازخوردهایی میتوان جمعآوری کرد تا تجربه مشتری بهبودیافته و از تکرار مشکلات مشابه جلوگیری شود؟
- نرخ نقص (Defect Rate): چه راهکارهایی برای کاهش درصد واحدهای پیشساخته معیوب یا نیازمند بازسازی وجود دارد؟ آیا میتوان با ایجاد یک جریان کاری طراحی و تولید کارآمد که از مرحله مفهومسازی تا ساخت را پوشش دهد، بر این مسئله غلبه کرد و کنترل بیشتری بر فرایند تولید داشت؟
- هزینه بهازای واحد (Cost Per Unit): هزینه ساخت هر واحد برای تیم چقدر است و چگونه میتوان این هزینهها را کاهش داد؟ بهعنوانمثال، میتوان از طریق محاسبه دقیق هزینههای مربوط به هر پروژه، مانند هزینههای مصالح و دستمزد، به بهینهسازی و کاهش هزینهها دستیافت.
- بازگشت سرمایه (Return on Investment): سودآوری مرتبط با سرمایهگذاریهایی که در عملیات خود انجام دادهاید. افزایش ظرفیت تولید به سرمایهگذاری مجدد در کسبوکار برای رشد آینده، زیرساخت و بهبود مداوم کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که رضایت مشتری با رشد شما گسترش مییابد.
- زمان تکت (Takt Time): زمان قابلاندازهگیری زمان آهنگ، زمان نرخ در اصول ناب، زمان تکت سرعتی است که یک محصول تمامشده باید برای پاسخگویی به تقاضای مشتری (تقاضای میدانی) تکمیل شود. هنگامی که محصولی با یک تکت خاص تولید میشود، این امکان فراهم میگردد تا محصول را با حداقل موجودی در طول مسیر، از کارگاه به میدان جریان منتقل شود.
3.1. عدم رویکرد سیستمی در شرکتها
استفاده از روش پیشساخته معمولاً به لایهای از پیچیدگی میافزاید که قبلاً بهخوبی مدیریت نشده است. برای مدیریت این پیچیدگی، بهکارگیری ابزارها و سیستمهای مناسب ضروری است. برخی از این ابزارها و سیستمهای لازم عبارتاند از:
- ادغام: ادغام سیستمها (مانند مدیریت پروژه، طراحی و پلتفرمهای مدیریت موجودی) میتواند به ایجاد کاراییهای سازمانی بیشتر، افزایش همکاری و بهبود ارتباطات بین تیمها، از جمله تیمهای طراحی، مدیریت پروژه و مدیران ارشد (C-Suite) کمک کند.
- دوقلوهای دیجیتال و خودکارسازی: دوقلوهای دیجیتال که عمدتاً در تولید ناب به کار میروند، میتوانند در صنعت ساخت نیز به کار گرفته شوند تا کاراییهای جدیدی را تحقق بخشند، ریسکها را شناسایی کنند و از وقوع شکستهای عملیاتی جلوگیری کنند. همچنین، آنها میتوانند با مدیریت مصالح و هوش مصنوعی ادغام شوند تا تحلیلهای پیشبینیکنندهای ارائه دهند که به تصمیمگیریهای مبتنی بر داده کمک میکند. (در این مقاله به ارتباط ساخت ناب و هوش مصنوعی پرداخته شده است.)
2. نتیجهگیری صنعتیسازی با استفاده از پیشساختهها
ساخت با بسیاری از موانع روبهرو است. ترکیب اصول مدیریت ناب، فناوریهای پیشرفته و سیستمهای محصولسازی میتواند زمانی که بهدرستی اجرا شود به پیمایش چالشهای نیروی کار، بهبود فرایندها، تولید و رضایت مشتری در یک حرکت کمک کند.
نیروی کار و مصالح در صنعت ساخت، دو عامل کلیدی هستند که تأثیر عمیقی بر موفقیت پروژهها دارند. عدم تعادل یا کمبود در این دو میتواند مشکلات جدی به وجود آورد. با افزایش پروژههای صنعت ساخت و نیاز به کارگران ماهر، صنعت با چالشهایی مانند کمبود نیروی کار و رقابت برای استخدام مواجه است. همچنین، هزینههای مصالح نیز تحتتأثیر نوسانات بازار قرار دارد و گزارشها نشاندهنده فشارهای تورمی در این زمینه هستند.(در این مقاله به افزایش بهرهوری پروژههای صنعت ساخت با استفاد از اصول ناب پرداخته شده است.) برای مقابله با این چالشها، شرکتها باید هوشیار باشند و استراتژیهای قیمتگذاری و مدیریت هزینههای خود را تنظیم کنند.
استفاده از روشهای پیشساخته میتواند به بهبود کارایی و کاهش هزینهها کمک کند، اما نیاز به بررسی و ادغام صحیح در عملیات دارد.
مشکلاتی مانند جریانهای کاری ضعیف، عدم اندازهگیری موفقیت و رویکرد غیرسیستمی میتواند به بهرهوری آسیب بزند. برای مدیریت پیچیدگیها، استفاده از ابزارهایی مانند دوقلوهای دیجیتال و ادغام سیستمها ضروری است. این ابزارها نهتنها کارایی را افزایش میدهند، بلکه به شفافیت و کنترل بهتر در پروژهها نیز کمک میکنند و امکان تحلیلهای پیشبینیکننده برای تصمیمگیریهای مبتنی بر داده را فراهم میآورند.
سوالاتی که در این مقاله به آنها پاسخ داده شده است
1. مزایای استفاده از پیشساختهها در صنعت ساخت چیست؟
2. چگونه افزایش قیمت مصالح در صنعت ساخت بر هزینهها و حاشیه سود پروژهها تأثیر میگذارد؟
3. چالشهای اصلی نیروی کار در صنعت ساخت چه مواردی هستند؟
4. چه ابزارها و سیستمهایی برای مدیریت پیچیدگیهای ناشی از استفاده از روشهای پیشساخته در صنعت ساخت ضروری هستند؟
[1] Marshall, L. 2023. Industrialization: What Construction Business Owners May Glean. leanconstructionblog.com.