فضای رقابتی و حاشیه سود کم یکی از مشکلاتی است که امروزه پیمانکاران با آن مواجه هستند. موضوعی که به دلیل کمبود وجوه باعث بروز مشکلات تأمین مالی پروژهها گردیده و کسب و کار شرکتهای پیمانکاری را با مشکلات زیادی مواجه مینماید. مشکلاتی که میتواند در نهایت به ورشکستگی پیمانکاران زیادی منجر شود.
اگر بودجه کافی به جهت پوشش هزینه و فعالیتهای برنامهریزیشده در طول زمان اجرا در دسترس نباشد، قطعاً پیمانکاران تعهد به رعایت برنامه زمانبندی را نقض خواهند کرد. توجه و ادغام مباحث برنامهریزی و تأمین مالی در مدیریت پروژههای صنعت ساخت میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. اما متأسفانه، این ادغام به شکلی که بتواند جنبه تجاری نیز در صنعت ساخت داشته باشد، وجود ندارد. یکی از عوامل مهمی که باعث عدم ایجاد این یکپارچگی در این سالها شده است، نگاه به برنامهریزی و تأمین مالی بهعنوان دو حوزه مجزا از طرف مدیران پروژه و مدیران کسبوکار است.
شکل 1. زمان و هزینه در مدیریت پروژه از اهمیت بالایی برخوردار است.
دلیل دیگر این است که استفاده از تکنیک زمانبندی روش مسیر بحرانی (CPM) در محیطی صورت میگیرد که با جریان ساخت بیگانه است. مفهوم و تکنیک زمانبندی بحرانی مبتنی بر امور مالی با ایجاد تعادل بین پرداختهای فعالیتها که نشاندهنده هزینههای ناشی از نیروی کار، تجهیزات، مواد و پیمانکاران فرعی است و پول نقد موجود از طریق پرداختهای کارفرما است، این یکپارچگی را تأمین میکند.
علاوه بر پرداختهای کارفرما، پیمانکاران اغلب وجوه اضافی را از منابع خارجی از جمله بانکها تهیه میکنند. پیمانکاران معمولاً با ایجاد خطوط اعتباری بانکی، پول نقد را برای تأمین مالی جزئی پروژهها تهیه میکنند. بر اساس این قراردادها، بانکداران اغلب از پیمانکاران میخواهند که پرداختهای پیشرفت کارفرما (جریانهای نقدی ورودی) را به حسابهای خط اعتباری واریز کنند تا به طور مداوم بدهی معوق را کاهش دهند. پیمانکاران جریانهای نقدی خروجی را در مقابل حسابهای خط اعتباری در پایان دورهها محاسبه میکنند و جریانهای نقدی ورودی را به حسابهای اعتباری واریز میکنند. برایناساس، مقادیر تراز تجمعی منفی در پایان دورهها تعیین میشود. ارزش تراز تجمعی منفی در هر زمان، بدهی معوقه بانک را تشکیل میدهد. هزینههای تأمین مالی در پایان دورهها با اعمال نرخ سود مقرر در بدهی معوق تعیین میشود.
1.روش هیوریستیک
زمانبندی مبتنی بر تأمین مالی، زمانهای شروع فعالیتها را مشخص میکند، بهطوریکه تراز تجمعی منفی پیمانکار در هر زمان هرگز از حد اعتبار مشخصشده بالاتر نمیرود. بنابراین، برنامهریزی مبتنی بر تأمین مالی با گنجاندن هزینههای تأمین مالی در هزینه کل پروژه و همچنین زمانبندی برای محدودیتهای اعتباری محدود، به یکپارچگی مطلوب بین برنامهریزی و تأمین مالی دست مییابد.
شکل 2. فلوچارت الگوریتم هیروستیک.
تا دهه 1970، هزینه تأمین مالی که باارزش زمانی پول نشان داده میشد، به طور کامل در برنامهریزی پروژه حذف میشد و بعد از آن هم مدلهایی ارائه شد که هرکدام در بخشهایی با مشکلاتی همراه بودند. برای مثال، برخی از این مشکلات عبارت بودند از:
الف - استفاده از واحد زمان یک ماه برای تعیین مدتزمان فعالیتها و تعیین نوبت فعالیتها
ب- مدلها فرض کردند که جریانهای نقدی در زمان تحقق برخی رویدادها در طول پروژه رخ میدهند.
ج- درنظرنگرفتن محدودیت بودجه در برنامهریزی پروژه و غیره.
بر اساس مطالعاتی که توسط Elazouni در سال 2009 منتشر شد، روشی تحت عنوان روش هیورستیک برای برنامهریزی مالی چند پروژهای ارائه گردید ([1]). روش الگوریتم هیورستیک بهصورت دورهای برای برنامهریزی فعالیتهایی که محدودیت مالی و اعتباری دارند، کار میکند و جریان نقدی را با ادامه فرایند زمانبندی ایجاد میکند. همچنین این الگوریتم حداکثر استفاده از صندوق موجود را در طول یک دوره معین به دست میآورد. هدف این است که پروژه را تحت حداکثر اعتبار مشخص شده برنامهریزی کند و درعینحال مدتزمان پروژه را به حداقل برساند.
2.نتیجهگیری
الگوریتم هیورستیک برای برنامهریزی پروژههای متعدد تحت محدودیتهای نقدی ارائه شده است. این روش همه زمانبندیهای فعالیتهای ممکن را شناسایی میکند، همه برنامههای شناسایی شده را رتبهبندی میکند و بهترین زمانبندی را بر اساس کاهش زمان پروژه انتخاب میکند. در واقع این الگوریتم همه فعالیتهای انتخابی را زمانبندی میکند و تأثیر فعالیتهای زمانبندیشده را بر روی جریان نقدی بر اساس جریان نقدی (ورودی و خروجی) بررسی میکند. بر اساس مقایسهای که در این روش با تکنیک Integer Programming جهت بررسی اثربخشی روش هیورستیک انجام شد، مشخص گردید که روش هیورستیک ارائه شده قابلیت اجرا زیادی دارد؛ اما زمان اختصاص داده شده برای محاسبات یک مشکل بزرگ را تشکیل میدهد و این زمان محاسبات با افزایش تعداد فعالیتهای واجد شرایط و افزایش بازه زمانی دوره، به طور تصاعدی رشد میکند.
ابداع زمانبندی بهموازات محاسبه همزمان پارامترهای مالی بهصورت دورهای، انعطافپذیری بالایی را برای ورود جریانهای نقدی خروجی و ورودی فعالیتها در زمان وقوع واقعی ارائه میدهد. این انعطافپذیری در پروژههای صنعت ساخت تقاضای زیادی دارد. بهعنوانمثال، اگر یک فعالیت خروجی نقدینگی از قبل یا پس از اتمام یک فعالیت اتفاق بیفتد، مدل اجازه میدهد تا مبلغ خروج نقدینگی را از وجوه نقد موجود دورههای مناسب قبل از برنامهریزی هرگونه فعالیت در این دورهها کسر کند. به طور مشابه، اگر یک جریان نقدی ورودی فعالیت از قبل رخ دهد، مدل اجازه میدهد تا قبل از برنامهریزی هر فعالیتی در این دورهها، مبلغ ورودی نقدی را به وجه نقد موجود در دورههای مناسب اضافه کنید.
زمانبندی مبتنی بر تأمین مالی، مزایای گنجاندن هزینههای تأمین مالی را در محاسبات کل هزینه پروژه و همچنین ابداع زمانبندیهایی که با محدودیتهای اعتباری مشخص قابلاجرا هستند را ارائه میدهد.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه این مبانی در آموزشهای مؤسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، دورهای در سطح مهارتهای سخت با عنوان فرآیند یکپارچه برنامه ریزی، زمانبندی، ارزیابی و کنترل پروژه ارائه شده است که بهصورت کامل و کاربردی فرایندهای برنامهریزی، بررسی و کنترل پروژه آموزش داده خواهد شد. این بخش از مبانی نیز یکی از موضوعاتی است که در این دوره موردبحث قرار میگیرد. همچنین به جهت آشنایی با دورهها و تاریخ برگزاری آنها میتوانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Ashraf Elazouni, A. 2009. Heuristic method for multi-project finance-based Scheduling. Construction Management and Economics.