امروزه تامین مالی پروژه ها به یکی از مهم ترین مسائل در اجرای آنها تبدیل شده است. به طوری که قبل از شروع عملیات طراحی و اجرای پروژه باید مسئله تامین مالی آن پروژه مشخص شده باشد (در بسیاری از قراردادها همانند FIDIC و AIA کارفرما باید برنامه تامین مالی را جهت آغاز فعالیتهای پروژه ارائه نماید). در واقع میتوان گفت که تامین مالی پروژه ها، یکی از اصلی ترین و مهم ترین شاخصه های اجرا و موفقیت در پروژه ها بوده و بسیاری از قراردادها شرایط تعلیق و فسخ را به واسطه دیرکرد در پرداخت، علاوه بر پرداخت خسارات ناشی از دیرکرد پرداخت صورت وضعیت در نظر میگیرند. از اینرو، در این مقاله قصد داریم به بررسی فایل منتشر شده از دانشکده کسب و کار دانشگاه هاروارد بپردازیم [(1)].
1. تامین مالی پروژه (Project Finance)
تصور بسیاری از افراد نسبت به به تامین مالی پروژه آنست که این روش، روشی جدید در تامین مالی بوده، در حالی که تاریخچه استفاده از آن به هزاران سال قبل باز می گردد. یکی از قدیمیترین کاربردهای ثبتشده تأمین مالی پروژه به سال 1299میلادی بازمیگردد، زمانی که ملکه انگلیس از یک بانک تجاری پیشرو فلورانس در توسعه معادن نقره دوون (Devon) کمک گرفت.
اگر به تامین مالی پروژه از لحاظ تاریخی نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که تامین مالی عموما برای تامین مالی پروژه های دولتی صورت میگرفت. اما امروزه، شرکتهای خصوصی زیادی شروع به تأمین مالی برای توسعه زیرساختها مانند جادهها، نیروگاهها، سیستمهای مخابراتی و غیره نموده تا در سرمایه گذاری بر روی پروژه ها شریک شوند. بر اساس برآوردهای بانک جهانی، تقاضا برای سرمایه گذاری در زیرساخت ها در سالهای آتی بسیار زیاد خواهد بود. کشورهای آسیایی که به تنهایی تنها 15 درصد از بازار مالی پروژه ها را به خود اختصاص داده اند، برای حفظ نرخ فعلی توسعه خود در دهه های آتی به 2 تریلیون دلار سرمایه گذاری در پروژه های زیرساختی خود نیاز خواهند داشت و به طور مشابه، آمریکای لاتین به 50 میلیارد دلار سرمایه گذاری در سال برای زیرساخت ها آنهم در دهه آینده نیاز دارد.
شکل 1. تامین مالی (Finance) یک ابزار مهم برای توسعه زیرساختها
2. ساختارهای تامین مالی
تامین مالی پروژه (Project Finance) را میتوان به عنوان یکی از ساختار های تامین مالی معرفی نمود و باید توجه داشت که تامین مالی تنها به تامین مالی پروژه محدود نمیشود و ساختارهای متنوع دیگری نیز در تامین مالی وجود دارد. بعضی از این ساختارها عبارتند از:
الف- بدهی تضمین شده (Secured debt)
ب- بدهی فرعی (Subsidiary debt)
پ- اجاره (Lease)
ت- سرمایه گذاری های مشترک (Joint ventures)؛
ث- اوراق بهادار با پشتوانه دارایی (ABS)
ج- صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات (REITS)
چ- تملک اهرمی (LBOS و MBOS)
ح- توسعه املاک تجاری (Commercial real estate development)
خ- شرکت های هلدینگ پروژه (Project Holding Companies)
از طرفی باید اشاره نماییم که برای تأمین مالی پروژه، هیچ تعریف واحدی وجود ندارد. به همین دلیل، با وجود اینکه می توان تأمین مالی پروژه (Project Finance) را از سایر ساختارهای تأمین مالی متمایز کرد، اما نمیتوان مرز دقیق و مشخصی بین تامین مالی پروژه و سایر ساختار های تامین مالی ایجاد نمود. برای مثال، تامین مالی در ساخت و اجرای نیروگاهها شبیه توسعه املاک تجاری است با این تفاوت که پروژهها اغلب داراییهای خاص مربوط به معاملات بیشتری را شامل میشوند (یعنی داراییها برای برخی از طرفهای معامله ارزشمندتر هستند). پروژههای دیگر مانند سیستمهای مخابراتی و ماهوارهای، شبیه به شرکتهای نوپا با پشتوانه سرمایهگذاری هستند ویا به طور مشابه، تملک اهرمی (LBOS) و شرکت های پروژه، ساختارهای سرمایه اهرمی و مالکیت سهام متمرکز را به اشتراک خواهند گذاشت.
امروزه، انجام مطالعات بر روی تامین مالی پروژه ها باعث ایجاد نگاه جدیدتری در رابطه با این ساختار تامین مالی و سایر ساختار های مرتبط مانند امور مالی املاک و مستغلات، اقتصاد توسعه و اقتصاد سازمانی گردیده است. به طور کلی، بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیقات انجام شده در زمینه تامین پروژه، میتوان نتیجه گرفت که تامین مالی پروژه (Project Finance) روشی ارزان تر و موثرتر برای تامین مالی انواع خاصی از دارایی ها است.
3. کاربردهای تامین مالی پروژه (Project Finance)
برخی از اولین کاربردهای تامین مالی پروژه در ایالات متحده در منابع طبیعی و املاک و مستغلات بود. در دهه 1930، کاوشگران Wildcat در تگزاس و اوکلاهما از وام های پرداخت تولید برای تامین مالی اکتشاف میدان نفتی استفاده کردند. اما به صورت مشخص، استفاده از تامین پروژه در آمریکا در اوایل دهه 1980 آغاز شد، زیرا ایالات متحده در تلاش برای ساخت نیروگاه های جدید بود. تداوم قیمتهای بالای انرژی، کنگره ایالات متحده را مجبور کرد تا قانونی را در سال 1978 به عنوان راهی برای تشویق سرمایهگذاری در تولیدکنندههای انرژی جایگزین (غیر فسیلی) تصویب کند. این قانون شرکتهای برق محلی را ملزم میکرد که تمام خروجی را از تولیدکنندگان برق واجد شرایط تحت قراردادهای بلندمدت خریداری کنند. سرمایه گذاران، شرکت های جدیدی را برای مالکیت نیروگاه ها ایجاد کردند و آنها را با بدهی های غیرقابل رجوع، تأمین مالی کردند. این نیروگاه ها به عنوان تولیدکنندگان برق مستقل (IPPs) شناخته می شدند. شکل 1 ساختار یک پروژه معمولی برای IPP نشان میدهد.
شکل 2. ساختار معمول پروژه های IPP
برای توسعه یک نیروگاه جدید IPP معمولاً چهار قرارداد عمده منعقد میشود، که عبارتند از:
الف- قرارداد ساخت و ساز و تجهیزات، معمولاً با قیمت ثابت و کلید در دست با یک پیمانکار با تجربه
ب- قرارداد تامین سوخت بلند مدت
ج- قرارداد خرید برق بلندمدت با یک شرکت خدمات دولتی معتبر
د- قرارداد بهره برداری و نگهداری
در نهایت پس از انعقاد قراردادهای فوق و قراردادهای متعدد دیگر، حامیان مالی میتوانند بسته های قراردادی را بر اساس پروژه، تأمین مالی کنند.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزش های موسسه ACEMI
در نقشه راه جامع موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، دوره ای در سطح مهارت های سخت با عنوان (تامین مالی پروژه) ارائه شده است که این ساختار را به صورت جامع و اجرایی آموزش می دهد. البته باید اشاره نمود که پیشنیازهای این دوره جامع، دوره مدیریت مالی، حسابداری و هزینه در پروژه و سازمانهای پروژه محور و دوره ارزیابی اقتصادی پروژه هستند که در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور قابل مشاهده است. به جهت مشاهده تاریخ و نحوه برگزاری تمامی دوره ها می توانید به بخش تقویم آموزشی مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Esty, B. Christov, I. 2001. An Overview of project finance. Harvard Business school.