خیلی از ما فکر میکنیم صنعت ساخت (Construction Industry) تنها به پروژههای ساختمان ختم میشود، اما اینگونه نیست. در این نوشتار قصد داریم به بررسی دستهبندی استانداردی که توسط آقای Clough و همکارانش ([1]) صورت گرفته است، بپردازیم. در واقع، آنچه آقای Clough و همکارانش به آن میپردازند، ساختاریست که در کشور آمریکا رایج بوده و عموما دانشجویان و فعالان صنعت بر این اساس آموزش میبینند. دستهبندی صنعت ساخت را در نگاه کلی میتوان شامل چهار دسته کلی زیر دانست:
1. پروژههای مسکونی یا Residential Construction
2. پروژههای تجاری و غیرمسکونی یا Commercial Construction
3. پروژههای زیرساختی و مهندسی یا Heavy/Civil/Highway Construction
4. پروژههای صنعتی یا Industrial Construction
1. پروژههای مسکونی یا Residential Construction
دسته اول که دسته پروژههای مسکونی است، عموما ساختمانهای مسکونی اعم از آپارتمانها، برجها، ویلاها و... را در بر میگیرد. در این بخش، عموما رهبریت اصلی بر عهده Architect بوده و غالبا مهندسان سازه، برق، مکانیک، محیط زیست و... تحت هدایت و رهبریت Architect قرار میگیرند. اکثر مشتریان این دسته، بخش خصوصی هستند و امر طراحی و معماری از اهمیت بیشتری برخوردار است. این دقیقا همان دلیلی است که رشته مدیریت پروژه و ساخت زیر گرایش معماری ایجاد شده و هدف آن تربیت مدیران پروژهای است که دید معماری قویتری نیز داشته باشند. عموما این دسته 40 الی 45 درصد پروژههای ساخت را در دنیا به خود اختصاص داده است.
2. پروژههای تجاری و غیرمسکونی یا Commercial Construction
دسته دوم که پروژههای غیرمسکونی و تجاری را در بر میگیرد، شامل ساختمانهای آموزشی، موسسات، شرکتها، ادارات، هتلها، ساختمانهای تفریحی و ورزشی، استادیومها، بیمارستانها و... است که هویتی غیرمسکونی و تجاری دارند. در این بخش نیز به دلیل اهمیت طراحیها، رهبریت اصلی عموما بر عهده Architect بوده و عموما مهندسان سازه، برق، مکانیک، محیط زیست و... تحت هدایت Architect قرار میگیرند. غالب مشتریان این بخش، شرکتها و افراد سرمایهگذار بوده و امر طراحی و معماری از اهمیت به سزایی برخوردار است. عموما این دسته 25 الی 30 درصد پروژههای ساخت را در دنیا به خود اختصاص داده است.
3. پروژههای زیرساختی و مهندسی یا Heavy/Civil/Highway Construction
دسته پروژههای زیرساختی و مهندسی، دسته دیگری بوده که عموما توسط مهندسان عمران رهبری میشوند. این پروژهها به دلیل اهمیت ساختار فنی که دارند، این الزام را ایجاد کردهاند که مهندسان عمرانی با دید مدیریت پروژه پرورش یافته و مدیریت این پروژهها را به دست گیرند. این دقیقا همان دلیلی است که زیرمجموعه رشته مهندسی عمران، رشته مهندسی و مدیریت ساخت ایجاد شده است. این دسته در حدود 20 الی 25 درصد پروژههای ساخت را به خود اختصاص میدهد و مشتریان اصلی آن دولت و شرکتهای دولتی هستند. البته این دسته خود به سه دسته دیگر تقسیم میشود:
1. پروژههای راهسازی یا Highway Construction
2. پروژههای عمرانی سنگین یا Heavy Construction شامل پروژههای سدسازی، تونلسازی، ساخت اسکلهها و...
3. پروژههای صنایع همگانی یا Utility Construction شامل پروژههای مربوط به برق، گاز، تلفن و...
4. پروژههای صنعتی یا Industrial Construction
دسته مربوط به پروژههای صنعتی که عموما 5 الی 10 درصد حوزه صنعت ساخت را به خود اختصاص میدهد، شامل نیروگاهها، کارخانهها، پالایشگاهها و... بوده و مواردی از جمله نیروگاههای هستهای، نیروگاههای سوخت و انرژی و... را که عموما رهبریت اصلی آن بر عهده مهندسین است (در برخی مراجع مهندسین عمران را رهبران اصلی این پروژهها میدانند و در برخی دیگر مهندس صنایع) را در بر میگیرد. تامین مالی این بخش از پروژهها در دنیا عموما توسط بخش خصوصی انجام میشود زیرا این پروژهها نیاز به سرمایهگذاری زیادی داشته و منافع زیادی میتواند بعد از راهاندازی پروژه کسب گردد.
لازم به ذکر است در فصل اول استاندارد مدیریت ساخت ایران که توسط انتشارات مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور به چاپ رسیده است مفصلاً به انواع پروژهها در صنعت ساخت پرداخته شده است که در صورت علاقه به مطالعه بیشتر در این حوزه میتوانید به این استاندارد رجوع کنید.
[1] Clough, R. H., Sears, G. A., Sears, S. K. Segner, R.O. and Rounds, J.L. (2015). Construction Contracting, Eighth edition, Wiley, Hobeken, NJ.
علی اصغر خسروی لرگانی
10 ماه پیش
ممنونم از انتشار مقاله خوبتان و بیان این ساختار. سلامت و پیروز باشید...
پاسخپشتیبان
10 ماه پیش
سپاس از اینکه همراه ما هستید. براتون آرزوی بهترینها را داریم.
پاسخ