سالهاست که چالشها و مشکلات مرتبط با مگاپروژهها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. اگر بخواهیم به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم، باید ابتدا این چالشها را در بین کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه متمایز نماییم. اما سؤالی که دراینبین به وجود خواهد آمد آن است که کشورهای توسعهیافته چه تفاوتی با کشورهای درحالتوسعه خواهند داشت و چه معیارهایی باعث طبقهبندی کشورها در این دو نوع دستهبندی میگردد؟ آیا حرکت به سمت توسعهیافتگی در تمام کشورها یک ضرورت بهحساب میآید؟ این ضرورت چه چالشهایی را به همراه خواهد داشت؟ اگر توسعهیافتگی برای همه کشورها ضرورت بهحساب میآید، نقش و اهمیت توسعه پایدار چه خواهد بود؟ در این مقاله قصد داریم به این موضوعات بپردازیم.
شاخصهای بسیاری جهتنمایش و دستهبندی میزان توسعهیافتگی کشورها وجود دارد. یکی از این شاخصها، دستهبندی بر اساس توسعه اقتصادی است که باتوجهبه درآمد ناخالص ملی (Gross National Income (GDI)) سنجیده میشود و کشورها را به چهار دسته با درآمد کم، متوسط، بالاتر از متوسط و درآمد زیاد تقسیم میکند. البته شاخصهای دیگری از جمله میزان فراگیری آموزشوپرورش در جامعه، ثبات سیاسی، توسعه تکنولوژی، مراقبتهای بهداشتی و درمانی و... نیز جهت دستهبندی بکار برده میشود.
یکی دیگر از شاخصهایی که بهعنوان یک گزینه استراتژیک جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار در کشورهای درحالتوسعه تعریف شده است، بحث طراحی، ساخت و بهرهبرداری مگاپروژهها در صنعت ساخت و میزان پیشرفت کشورها در این زمینه است. البته مگاپروژهها (mega project) با چالشهای زیادی در این کشورها مواجه هستند. از یک سو، مگاپروژهها نیازمند هزینههای بسیار زیاد سرمایهگذاری، دانش طراحی بالا و مهارتهای تکنیکی، منابع انسانی شایسته و توانمندیهای مدیریتی هستند و از سوی دیگر کشورهای درحالتوسعه با کمبود بسیاری از این نیازمندیها مواجه بوده که باعث توقف توسعه مگاپروژهها گردیده است.
جدول 1. ویژگیهای مربوط به ماهیت، هدف، مکان، زمان، هزینه و ریسکهای مگاپروژهها
1. چالشهای موجود در کشورهای در حال توسعه
اگرچه تحقیقات زیادی در زمینه بررسی چالشهای مگاپروژهها انجامگرفته است، اما در یکی از جالبترین این تحقیقات که توسط آقای Othman در سال ۲۰۱۳ صورتگرفته ([1])، چالشها به چهار گروه تقسیمبندیشدهاند. این گروهها عبارتاند از:
1.1. مهندسی:
چالشهای مهندسی که به جهت اجرای مگاپروژهها در کشورهای درحالتوسعه با آن روبرو هستیم، به چالشهای طراحی و فنی طبقهبندی میشوند. باتوجهبه اهمیت پروژههای بزرگ، نیازمند دانش، مهارت و تجربه طراحی منحصربهفردی خواهیم بود. متأسفانه در کشورهای درحالتوسعه، مشکلاتی جهت اجرای چنین پروژههایی وجود دارد. فقدان تخصص حرفهای، کمبود درک کامل از الزامات علمی - فنی و تصمیمات نادرست و نادیدهگرفتن مشورت متخصصان و ذینفعان در طول فرایند تصمیمگیری، برخی از چالشهای مهندسی در اجرای مگاپروژهها میباشند.
2.1. توسعه انسانی:
جهت دستیابی به موفقیت در هر پروژه، باید توانایی جذب، حفظ و توسعه کارکنان بااستعداد را دارا بود. نیروی انسانی باارزشترین دارایی یک سازمان تلقی میشود. این موضوع بهویژه در صنعت ساخت اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. عدم وجود آموزش باکیفیت به نیروی انسانی و یا کوتاهبودن مدتزمان آموزش و برنامههای آموزش حرفهای به جهت تربیت نیروی انسانی متخصص و همچنین کمبود نیروی کار ماهر، از چالشهای بزرگ اجرای مگاپروژهها در کشورهای درحالتوسعه در بخش توسعه انسانی هستند.
3.1. مدیریتی و سیاسی:
یکی دیگر از چالشهایی که در اجرا و تحویل مگاپروژهها در کشورهای درحالتوسعه وجود دارد، اتخاذ سیاستهای اشتباه و مدیریت نادرست است. بروکراسی و شیوههای فساد، عدم حمایت سیاسی و مشکلات رهبری، چالشهای اصلی تحویل مگاپروژهها در کشورهای درحالتوسعه هستند. تأخیر، افزایش هزینه و متوقفشدن پروژه برخی از مشکلاتی است که در نتیجه مدیریت نامناسب و سیاستهای اشتباه شکل میگیرد.
4.1. پایداری:
پایداری یکی از مسائل مهمی است که امروزه در بسیاری از کشورها به آن توجه میکنند. کمبود منابع، عدم کنترل هزینه و سرمایهگذاری با ریسک بالا، از چالشهایی هستند که در جهت اجرای پروژهها بزرگ در کشورهای درحالتوسعه با آن روبرو هستم. بروز مشکلات زیستمحیطی، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی نتیجه عدم توجه به پایداری در این کشورها خواهد بود.
چالشهای فوق با درنظرگرفتن چندین پروژه موردی (۸ پروژه سدسازی و زیرساختی آبرسانی، ۷ پروژه برنامهریزی شهری، ساخت استادیوم و بازسازی شهری، ۷ پروژه آزادراه و پل، ۵ پروژه ریلی و حملونقل سریع) و ۴۵ سؤال در مورد چالشهای مگاپروژههای صنعت ساخت در کشورهای درحالتوسعه، موردمطالعه قرار گرفتهاند. در این مطالعه، پیشنهاداتی نیز در قالب یک سری استراتژی ارائه شده که مهمترین آنها به شرح ذیل میباشند:
الف. آموزشوپرورش: افزایش کیفیت و تخصصیتر کردن مباحث آموزشی و پرورشی، تهیه و پیشنهاد بستههای رقابتی و تعریف فرصتهای شغلی مناسب
ب. سیاست، اقتصاد، تکنولوژی، زیر ساخت و تولید: تبیین سیاستهای ثابت، ریشهکنکردن فساد، بستههای تشویقی توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی، ساختن امکانات زیربنایی و افزایش بهرهوری
ج. استراتژی های بهداشتی، انتظارات زندگی و نرخ رشد جمعیت: افزایش خدمات بهداشتی - درمانی و رفع سوءتغذیههای احتمالی موجود در جامعه
د. جامعه و فرهنگ: تشویق سازمانهای مردمنهاد و رواج فرهنگ مدنی بالاتر
نکته ارزشمند و حائز اهمیت در کلیه استراتژی های پیشنهادی، میزان اهمیت و ارزش آموزش بوده که از آن بهعنوان کلید موفقیت و دستیابی به توسعه پایدار یاد شده است و بحث آموزش آنقدر اهمیت پیدا کرده است که بهعنوان یک شاخص اصلی در میزان توسعهیافتگی کشورها در نظر گرفته میشود.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزش های موسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مدیریت ساخت مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارتهای سخت و نرم دورههای تخصصی فراوانی جهت مدیریت پروژههای صنعت ساخت بهصورت جامع و خاص ارائه شده است. در این نقشه راه و در بخش مدیریت پروژه، ساختار مشخصی ارائه شده است که این مبانی در دورههای مختلف محدوده دانشی مدیریت پروژه ارائه خواهد شد. جهت آشنایی با این دورهها و همچنین زمان برگزاری آنها می توانید به بخش تقویم مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Othman, AAE. 2013. technology and management in construction