استفاده از تصاویر و طرحها برای هر کسی که بخواهد دیدگاهی را منتقل کند یا یک شیء را برای دیگری توصیف کند، ضروری است. ایدهها در ابتدا به صورت تصاویر در ذهن طراحان در میآیند و سپس برای به اشتراک گذاشتن با دیگران همراه با کلمات یا ترکیبی از کلمات و تصاویر بیان میشوند. در واقع، ترکیب تصاویر با کلمات تنها راه مطمئن برای توصیف برخی از اشیاء، بهویژه اشیاء پیچیده مانند سازهها و ساختمانها است. از آنجا که طراحان پروژههای ساخت باید ایدههای بسیار پیچیدهای را انتقال دهند، معمولاً این کار را از طریق تصاویر و طرحها انجام میدهند و سازندگان که مسئولیت بررسی نقشهها و اجرای پروژه مطابق با آنها را دارند باید درک کاملی از نقشههای رایج در پروژهها داشته باشند. در این مقاله به بررسی تاریخچه، عوامل درگیر در فرآیند تولید نقشهها و چالشهای موجود در استفاده از آنها خواهیم پرداخت.
1. نقشههای ساخت
در صنعت ساخت، نقشهها به اسناد و مدارکی گفته میشود که نمایانگر طراحی و مشخصات دقیق پروژه هستند و بهعنوان ابزاری برای اجرای مراحل مختلف ساخت به کار میروند. نقشهها شامل جزئیات معماری، سازهای، تأسیساتی (برق، مکانیک و لولهکشی) و سایر سیستمهای مورد نیاز پروژه میباشند. این اسناد، ارتباط بین ایدههای طراحی و اجرای عملیاتی را برقرار کرده و توسط تیمهای مختلف از جمله معماران، مهندسان و پیمانکاران مورد استفاده قرار میگیرند.
پیمانکاران به طور گسترده از نقشهها، مشخصات فنی و سایر اسناد در طول اجرای کار خود استفاده میکنند و مسئول تولید نقشههای کارگاهی، نقشههای چونساخت (As-Built) و نقشههای سازههای موقتی هستند. پیمانکاران موظفند ارتباط مؤثر با نیروهای خود و پیمانکاران جزء در مورد الزامات کاری برقرار کنند.
پیمانکارانی که به طور کامل ابعاد و جزئیات پروژه را درک میکنند و میتوانند فرآیندهای مورد نیاز برای اجرای آن را به طور مؤثر به صورت شفاهی، کتبی، بصری و سایر روشها انتقال دهند، ریسکها و خطرات را در طول اجرای پروژه به میزان قابل توجهی کاهش میدهند. همچنین پیمانکارانی که به اهداف مورد انتظار طراح یا کارفرما در پروژه آگاهند، میتوانند راهحلهای کمهزینهتری را برای طراحی بدون به خطر انداختن یکپارچگی پروژه ارائه دهند، این فرآیند به عنوان مهندسی ارزش (Value Engineering) شناخته میشود و منجر به ایجاد یک مزیت رقابتی قابل توجه نسبت به سایر رقبا خواهد شد.
با توجه به تاثیر همکاری طراح و پیمانکار از آغاز یک پروژه بر کاهش ریسک ها و هزینهها محبوبیت روش اجرا و تحویل انجام تجمیعی پروژه (Integrated Project Delivery) با محبوبیت بسیاری مواجه شده است همچنین مطالعات نشان میدهد در سایر روشهای اجرا و تحویل پروژه نیز، پیمانکاری که به علایق و نگرانیهای طراح اهمیت میدهند از اعتماد بیشتری نزد کارفرما و طراح برخوردار بوده و میتوانند همکاریهای بیشتری با یکدیگر داشته باشند.
2. تاریخچه مختصر نقشههای ساخت
تاریخچه نقشههای ساخت به هزاران سال پیش بازمیگردد، زمانی که تمدنهای باستانی برای ایجاد سازهها و بناهای بزرگ از طرحهای ابتدایی استفاده میکردند. نخستین نمونههای شناختهشده نقشههای ساخت به تمدن مصر و بینالنهرین بازمیگردد که در آنها، نقشههایی برای معابد، مقبرهها و سازههای عظیم حک شده روی پاپیروس یا سنگ تهیه میشد. این نقشهها اغلب شامل طرحهای ساده و نشانههای پایه بودند که نحوه ساخت و ابعاد سازهها را نمایش میدادند.
در دوران رنسانس، با پیشرفتهای علمی و ظهور مهندسان بزرگی همچون لئوناردو داوینچی و فیلیپو برونلسکی، نقشههای ساخت بهطور قابلتوجهی تکامل یافتند. در این دوره، اصول نقشهکشی و ترسیمات فنی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و از ابزارهای دقیقی برای اندازهگیری و ترسیم استفاده شد. نقشهها نیز بهتدریج شامل جزئیات بیشتری مانند نماها، مقاطع و مقیاسها شدند که به معماران و سازندگان کمک میکرد تا طرحها را با دقت بالاتری اجرا کنند.
در قرن بیستم و با پیشرفت در فناوریهای نقشهبرداری و رایانه، نقشههای دستی به تدریج جای خود را به نقشههای دیجیتال دادند. با معرفی نرمافزارهای طراحی به کمک رایانه (Computer - Aided Design- CAD) و بعدها فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM)، نقشههای ساخت بهصورت سهبعدی و تعاملی درآمدند. این فناوریها امکان نمایش تمامی جزئیات، از طراحی معماری تا محاسبات دقیق سازهای و تأسیساتی را فراهم کردند و امروزه به ابزاری استاندارد در صنعت ساخت تبدیل شدهاند.
انجمنها و مراجع متعددی در شکلگیری استانداردهایی برای ترسیم نقشههای ساخت تاثیر گذار بودهاند. در ادامه تاریخچه بسیار مختصری از فرایند استانداردسازی نقشههای ساخت را میبینیم:
1.2. استانداردسازی نقشهها - اواسط قرن بیستم
استانداردهای نقشههای معماری (Architectural Graphic Standards - AGS): اولین نقشههای استاندارد در سال 1932 منتشر شد و تلاش پیشگامانهای برای استانداردسازی نقشهها در صنعت ساخت بود. این استاندارد عمدتاً بر دادهها و اصول طراحی تمرکز داشت و تا اواسط قرن بیستم به یک مرجع پرکاربرد برای معماران و مهندسان تبدیل شد.
2.2. استانداردسازی نقشهها - اواخر قرن بیستم
ConDoc توسط انجمن معماران آمریکا (American Institute of Architects - AIA) توسعه یافت و هدف آن استانداردسازی و سازماندهی مجموعه نقشهها، قالب برگهها و کاغذها و روشهای شمارهگذاری بود. اگرچه این اقدامات تأثیرگذار بود اما به پذیرش جهانی نرسید. موسسه مشخصات ساختمانی (Construction Specifications Institute - CSI) نیاز به استانداردهای جامعتر برای نقشههای ساختمانی را تشخیص داد.
3.2. استانداردسازی نقشهها - اوایل قرن بیستویکم
موسسه مشخصات ساختمانی (Construction Specifications Institute - CSI) پس از پی بردن به نیاز جدی به استانداردهای جامعتر برای نقشههای ساختمانی، سیستم نقشهکشی یکپارچه (Uniform Drawing System - UDS) را در سال 1994 معرفی کرد و گامی مهم به سمت یک استاندارد واحد برای نقشههای ساخت و استاندارد CAD ملی (NCS) بود که با همکاری موسسات و انجمنها و نهادهای دولتی شکل گرفت.
3. عوامل درگیر در مرحله طراحی و ساخت پروژه
عوامل متعددی در مراحل طراحی و ساخت پروژهها درگیر هستند اما به صورت کلی، سه عامل اصلی در هر پروژه حضور دارند؛ کارفرمایان، مشاوران و پیمانکاران.
1.3. کارفرمایان
اگرچه فهرست کارفرمایان بالقوه پروژههای صنعت ساخت تقریباً نامحدود است، اما دولت، نهادها و سازمانهای دولتی، موسسات انتفاعی و غیرانتفاعی، تعاونیها و اشخاص حقیقی میتوانند کارفرمای پروژهها باشند. پروژههای ساخت زمانی آغاز میشوند که نمایندهای از یکی از این گروهها به دنبال رفع یک نیاز یا تحقق یک ایده باشد. نقش کارفرما بهطور کلی شامل فراهم کردن زمین و یا کارگاه، تأمین مالی، ارائه بازخورد بهموقع و دقیق به طراح و پیمانکار و ارائه امکانات است. کارفرمایان معمولاً از خدمات یک طراح استفاده میکنند تا طرح را آماده کرده و نقشهها و اسناد پروژه را جمعآوری کند و با انعقاد قرارداد با پیمانکاران، اجرای پروژه را پیش میبرند.
2.3. مشاوران
طراحان و مشاوران، که عمدتاً معماران و مهندسان هستند، خدمات متنوعی را به کارفرمایان پروژه ارائه میدهند. سابقاً طراحان نقشهها و اسناد ساخت و مدیریت قراردادها را به نمایندگی از کارفرمایان و تحت قراردادهایی به نام قراردادهای طراحی تهیه میکردند. در چند سال اخیر، تغییرات در حرفه طراحی باعث شده تا معماران و مهندسان خدمات خود را متنوع کرده و برای هر یک از انواع خدمات، هزینه دریافت کنند. بسیاری از آنها اکنون تحلیل چرخه حیات پروژه، مدیریت و ... را در محدوده خدمات خود قرار دادهاند. طراحان دیسیپلینهای مختلفی در تولید نقشهها مشارکت دارند که بسته به نوع و پیچیدگی پروژه متغیر است. بیشتر نقشههای مربوط به ساختمانهای مسکونی توسط افراد یا شرکتهای بسیار کوچک تهیه میشوند. در برخی ایالتهای آمریکا، افراد غیرمتخصص میتوانند خانهها و ساختمانهای دوطبقه را بدون داشتن مجوزحرفهای طراحی کنند. در مقابل، طراحی یک بیمارستان، مجموعههای فرهنگی و تفریحی یا یک کارخانه تولیدی ممکن است نیاز به تعداد زیادی طراح از دیسیپلینهای تخصصی مختلف داشته باشد که پس از گذراندن آزمونهای سختگیرانه، مجوز دریافت کردهاند. طراحان اصلی معمولاً معماران، مهندسان عمران ( سازه، ژئوتکنیک و...)، مهندسان مکانیک و برق میباشند که در ادامه توضیح مختصر هر کدام خواهیم پرداخت:
- معماران
در مرحله پیش از طراحی، مسئولیت تحلیل نیازهای کارفرما و در مرحله طراحی، مسئولیت ارائه راهحلها با استفاده از تصاویر و نقشهها را برعهده دارند. آنها ویژگیهای فیزیکی پروژه را طراحی کرده و مقررات محلی را در طرحهای خود در نظر میگیرند تا پروژه از نظر زیباییشناسی و عملکردی، متناسب با محیط و نیازهای کارفرما باشد. معماران معمولاً مهندسان سازه، مکانیک و برق را برای بخشهای تخصصی طراحی استخدام میکنند، اما شرکتهای بزرگ معماری با داشتن این تخصصها به صورت داخلی (معمولاً به نام شرکتهای به نام AE) کنترل بیشتری بر فرآیند طراحی دارند. مسئولیت کلی طراحی بر عهده معمار بهعنوان طراح اصلی است.
- مهندسان عمران
اغلب مسئول طراحی ساختارهای عمرانی مانند خیابانها، سیستمهای آب و فاضلاب، و تأسیسات زیرساختی هستند. آنها مسئولیتهایی همچون طراحی محوطه، زهکشی، و تأمین آب عمومی را دارند.
- مهندسان سازه
تخصص آنها در طراحی اجزای سازهای مانند فونداسیون، دیوارها و پلها است. این مهندسان که به آموزشهای تخصصی بیشتر از مهندسان عمران نیاز دارند، به پایداری سازهها در برابر بارهای ایستا و پویا میپردازند و در برخی موارد، جنبههای زیباییشناسی پروژه را نیز در نظر میگیرند.
- مهندسان ژئوتکنیک
وظیفه اصلی آنها ارزیابی عملکرد خاک در طول زمان با توجه به فعالیتهای برنامهریزیشده است. آنها معمولاً از طریق قراردادهایی با کارفرما، گزارشهای ژئوتکنیکی تهیه کرده و زمین را بازرسی و آمادهسازی میکنند.
- مهندسان مکانیک
مسئول طراحی و نصب سیستمهای مکانیکی ساختمان از جمله سیستمهای لولهکشی، گرمایش، تهویه و تهویه مطبوع هستند. آنها اطمینان حاصل میکنند که سیستمها به درستی کار کرده و سلامت و آسایش ساکنان را تضمین کنند. مهندسان مکانیک اغلب در پروژههای صنعتی و تاسیساتی مانند پالایشگاهها، کارخانجات شیمیایی و تصفیهخانههای آب نقش مهمی دارند.
- مهندسان برق
در طراحی انواع پروژهها نقش دارند، از جمله پروژههای بزرگ تولید و توزیع برق، نیروگاههای سیکل ترکیبی و پروژههای ساختمانی. در پروژههای ساختمانی، این مهندسان سیستمهای برقرسانی و ارتباطات، روشنایی محوطه و همچنین سیستمهای توزیع و کنترل برق درون ساختمان را طراحی میکنند. همچنین، باید نوع و محل تجهیزات الکتریکی و نحوه توزیع و کنترل برق را بهطور دقیق مشخص کنند. تمرکز مهندسان برق بر اندازهگیری صحیح سیستم، موقعیت تجهیزات، توزیع برق و ایمنی کاربران نهایی است.
- معماران فضای شهری
در طراحی فضای سبز تزئینی تخصص دارند که شامل انتخاب درختان، بوتهها، پوششهای گیاهی و طراحی سیستم آبیاری است که برای نگهداری آنها لازم است. کار معماران فضای شهری همچنین ممکن است شامل بهسازیهایی در کارگاه باشد (مانند پیادهروها، حصارکشی و طراحی فضای سبز. اهمیت این موارد در این است که نهتنها به پروژه زیبایی بصری میبخشد، بلکه اثرات مثبتی که یک طراحی خوب میتواند بر مصرف انرژی ساختمان و کاهش آلودگی آب و هوا داشته باشد.
3.3. پیمانکاران
اگرچه اصطلاح پیمانکار به هر فردی که از اجرا و ساخت درآمد کسب میکند اطلاق میشود، اما شکلهای مختلفی از پیمانکاری وجود دارد که مسئولیت و تعهد اجرای پروژهها را طبق قرارداد با کارفرما بر عهده میگیرند. پیمانکاران به دستههای مشخصی تقسیم میشوند:
- پیمانکاران اصلی: این پیمانکاران مسئولیت اجرای کلی پروژههای ساخت را بر عهده دارند و معمولاً تمام مراحل ساخت از مدیریت تا نظارت را هماهنگ میکنند.
- پیمانکاران جزء: این دسته بر انجام بخشهای خاصی از یک پروژه، مانند اجرای اسکلت، نصب سیستمهای برق، لولهکشی، تهویه مطبوع، یا کارهای نماکاری و دکوراسیون تمرکز دارند. پیمانکاران جزء زیر نظر پیمانکاران اصلی فعالیت میکنند.
پیمانکاری که با کارفرما قرارداد امضا میکند، به عنوان پیمانکار اصلی شناخته میشود. پیمانکار اصلی به دلایل مختلف، اغلب پیمانکاران جزء را برای بخشهای خاصی از کار مانند لولهکشی، مکانیک و برق استخدام میکند.
4. چالشهای پیشروی طراحی
معماران و مهندسان وظیفه بسیار چالشبرانگیزی بر عهده دارند:
ارائه راهحل برای نیازهای پیچیده کارفرمایان در طراحی و سپس انتقال این راهحلها به افرادی که مسئولیت اجرای پروژه را بر عهده دارند.
طراحان در طول کار خود با مسائل بسیار زیادی مواجه میشوند. هر کارفرما مجموعهای از نیازها و الزامات خاص خود را دارد که باید شناسایی و ارزیابی شوند. اگرچه طراحان اغلب ایدهها و راهحلها را از دیگر پروژهها الگو میگیرند، اما گاهی راهحلها را از «هیچ» و تنها از قوه تخیل خود الهام میگیرند. ایدههای آنها معمولاً آمیزهای از نیازهای کارفرما و ذائقهٔ هنری خودشان است. معماران بهخوبی از آثار اجتماعی مرتبط با کار خودآگاه هستند. ازاینگذشته، ساختمانها یکی از قابلرؤیتترین هنرها هستند و این موضوع اغلب بر تصمیمگیریهای آنها تأثیر میگذارد.
در طول مرحله توسعه طراحی، علاوه بر کارفرما، ممکن است سازمانهای ذیربط متعددی بر طراحی پروژه تأثیر بگذارند. بهعنوانمثال، پروژهای را در نظر بگیرید که در مسیر آبراه اصلی در یک شهر بزرگ واقع شده است. ممکن است چندین سازمان و مرجع دولتی بر جنبههای مختلف آن نظارت داشته باشند. در برخی از کشورها بر اساس قوانین، طراح باید یک عکس از طراحی پیشنهادی پروژه تهیه کند و آن را بهصورت دیجیتالی در همسایگی سایر سازهها قرار دهد تا تصمیمگیرندگان بتوانند قبل از تأیید آن، تأثیر بصری آن را ارزیابی کنند.
طراح باید مواردی مانند تأثیراتی که آبوهوا و ساختمانهای اطراف بر یک پروژه خواهند داشت یا در مورد یک پل، مواردی مانند ترافیک و ایمنی را در نظر بگیرد. گاهی اندازه یک پروژه، دسترسی به آن و حتی نوع خاک آن نقش مهمی در طراحی پروژه ایفا میکند.
هر پروژه در صنعت ساخت، یک پروژه منحصربهفرد است. دهها هزار قطعه باید توسط گروهی از نیروهای ماهر به محل منتقل و مونتاژ شود و تیمهای مدیریتی که با هر پروژه تغییر میکنند، آن را هدایت میکنند. در نتیجه، هیچ دو پروژهای دقیقاً یکسان نیستند.
5. طراحی به کمک CAD و BIM
اگرچه طراحی به کمک CAD، به طور قابلتوجهی به تولید نقشهها و اسناد کمک کرده، اما معمولاً برای تولید نقشههای دوبعدی پروژه استفاده میشود و سایر قابلیتهای آن ازجمله توانایی برای تولید نقشههای سهبعدی دقیق، هنوز به طور گسترده مورداستفاده قرار نگرفته است.
شرکتهای نرمافزاری درحالتوسعه برنامههایی هستند که به طور بالقوه طراحان و پیمانکاران را برای کنترل و مدیریت فرایندهای طراحی و اجرا قدرتمندتر میسازند. این نرمافزار که بیشتر بهعنوان BIM (مدلسازی اطلاعات ساخت) شناخته میشود، به کاربر اجازه میدهد تا پارامترهای دقیق اجزای ساختمان (مانند فونداسیونها، دیوارها، سقفها و تجهیزات) را در داخل نقشهها تعریف کند. این امر بازیابی بسیاری از اطلاعات را سریع و آسان میکند (در مقاله چرا مدیران پروژه باید مدلسازی اطلاعات ساخت (BIM) را فرا بگیرند؟ به اهمیت این نرمافزار در مدیریت پروژه پرداختهایم).
نرمافزار BIM، یک مدل دیجیتالی از پروژه است که یک پایگاه داده ویژه ایجاد میکند و ویژگیهای بیشماری از پروژه را به تصاویر ارتباط میدهد و مزایای قابلتوجهی را برای طراحی و سازندگان به همراه دارد. مهمترین مزیت آن، پیوند عناصر، اجزا یا سیستمهای مرتبط در مدل دیجیتال است. در ترسیمهای معمولی روی کاغذ یا نقشههای تولید شده توسط CAD، احتمال وجود تداخلات در داخل نقشهها زیاد است: تغییراتی که در یک نقشه اعمال شده، باید در تمام نقشههای مرتبط دیگر نیز اعمال شود به عنوان مثال در یک پروژه با ابعاد متوسط یک تغییر جزئی میتواند منجر به ایجاد تغییرات در 5نقشه، 10 نقشه یا حتی بیشتر باشد. تصور کنید که تغییر مکان یک ستون در طبقه همکف یک ساختمان 30 طبقه برای خوشحال کردن یک کارفرما بزرگ چه تأثیری خواهد داشت! تمام نقشههای سازه و معماری مرتبط باید این تغییر را منعکس کنند.
در نقشههای تولید شده با نرمافزار BIM، تغییرات در یک نقشه به طور خودکار در نقشههای مرتبط اعمال میشود. کاربر این اجازه و اختیار را دارد تا برشهایی را در هر جایی که دلخواه است، ایجاد کند. به عبارتی آناتومی پروژه در هر نقطه از مدل قابلمشاهده است و سازنده دیگر به قضاوت طراح برای انتخاب مکان مقاطع اصلی و فرعی ساختمان وابسته نیست.
ویژگی دیگری که طرفداران BIM بهدرستی آن را اذعان میکنند، چیزی است که بهعنوان «تشخیص تداخل» شناخته میشود - شناسایی مکانهایی که دو المان (مثلاً یک مجرای HVAC و یک ستون) بهاشتباه فضای یکسانی را اشغال میکنند. چنین تداخلهایی در فضای بینابینی (بین سقفهای معلق و کفبالا) ساختمانهای تجاری غیرمعمول نیست. مدلهای مکانیکی، الکتریکی و لولهکشی را میتوان به مدل معماری اضافه کرد تا به یک مدل جامع رسید و از آن برای برنامهریزی، هماهنگی و برآورد هزینه استفاده کرد (در مقاله کاربرد BIM در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی به برخی از ویژگیهای این نرم افزار پرداختهایم).
مانند هر فناوری دیگری، BIM نیز بدون عیب نیست. از جمله این معایب میتوان به نیاز به تجهیزات رایانهای گرانقیمت، هزینههای آموزش کاربر، منحنی یادگیری با شیب تند برای رسیدن به مهارت (به این معنی که تسلط بر آن، نیاز بهصرف زمان و تلاش قابلتوجهی است بهعبارتدیگر، یادگیری این مهارت در ابتدا دشوار خواهد بود و پیشرفت در آن بهصورت خطی و ساده نخواهد بود) و کمبود واقعگرایی اشاره کرد.
شایانذکر است که این فناوری به نظر میرسد زمانی بهترین عملکرد را دارد که طراح، مشاوران، سازنده و پیمانکار اصلی در مراحل اولیه توسعه طراحی با هم همکاری کنند.
لازم به ذکر است که مشارکت بیشتر عوامل در مراحل اولیه طراحی، گاهی مسئولیتهای حقوقی در آینده ایجاد میکند که ممکن است مدتی طول بکشد تا حل شوند.
هنوز مشخص نیست که در آینده چه اتفاقی برای نقشهها و ابعاد و قالب آنها خواهد افتاد. بااینحال، در حال حاضر، معماران و مهندسان همچنان به تولید نقشههای دوبعدی روی کاغذ ادامه میدهند، حتی زمانی که قرار است از BIM در طراحی پروژه استفاده شود! ازاینرو بهراحتی میتوان فهمید چرا طراحان و مهندسان مستعد خطا هستند و چرا در آینده این حوزهها همچنان پویا و پرطرفدار خواهند بود.
نقشهها بهعنوان زبانی مشترک برای ارتباط عوامل پروژه با یکدیگر هستند، همانطور که ارتباط کلامی بسته به فردی که از آن استفاده میکند شکلهای مختلفی دارد، ارتباط بصری نیز فردبهفرد متفاوت است. در نتیجه، ما شاهد تنوع قابلتوجهی در نحوه سازماندهی نقشهها، نحوه قالببندی و حاشیهنویسی هر صفحه و نحوه استفاده از نمادها هستیم. این تنوع، دشواری را به فرایندی که بهخودیخود پیچیده است اضافه میکند و پتانسیل سوءتفاهم بین پیمانکار، کارفرما و طراح را افزایش میدهد.
یادگیری اصول نقشهخوانی در پروژههای صنعت ساخت
برای توصیف و ساخت حتی سادهترین پروژهها به نقشهها و اسناد متعددی نیاز داریم. نقشهها بهویژه برای توصیف اندازه و شکل و ارتباط اجزا، قطعات و سازهها مؤثر هستند و بخش قابل توجهی از کار طراحان را تشکیل میدهند. استفاده از اسناد و متون، برای جنبههای کیفی یک پروژه حیاتی است: در واقع، تقریباً غیرممکن است که کیفیت یک قطعه را بهصورت بصری با شکل و نمودار و نقشه توصیف کرد. به دلیل پیچیدگی فنی بیشتر پروژهها و تعداد زیاد و تنوع عوامل پروژهها، در فرایندهای طراحی و ساخت، در اسناد و مکاتبات مربوط به آنها، حتی در بهترین شرایط، ابهام، اشتباهات و کاستیها وجود دارد. بنابراین بروز سوءتفاهمها امری رایج است. بدون مهارتهای خوب بصری، نوشتاری، شفاهی و شنیداری، همچنین احترام به سایر عوامل درگیر در پروژه و رویکرد نتیجهمحور، کارفرمایان، طراحان و پیمانکاران درگیر اختلافات غیرضروری و آسیبزننده خواهند شد.
بر اساس نقشه راه مدیریت دفتر فنی پروژههای صنعت ساخت، یکی از محدودههای دانشی که مدیران دفتر فنی، سرپرستان دفتر فنی و کارشناسان دفتر فنی باید فراگیرند، نقشهخوانی و روشهای ساخت است. نقشهها توسط طراحان/مشاوران آماده شده و مدیران، سرپرستان و کارشناسان دفتر فنی مسئولیت نقشهخوانی و اجرای پروژه بر اساس آنها را بر عهده دارند. به صورت کلی میتوان نتیجه گرفت که طراحان مسئولیت مدیریت فرآیند طراحی و اطمینان از اجرای صحیح آن را بر عهده دارند، در حالی که پیمانکاران به اجرای پروژه با رعایت الزامات طراحی، کیفیت و زمانبندی میپردازند. مهندسان و معماران و سایر تخصصها که در طول پروژه مداوم با نقشهها سر و کار دارند برای ورود به این حرفهها باید مدارک معتبر کسب کرده و آزمونهای مربوطه را بگذرانند. این حرفهها نیازمند دورههای آموزشی تخصصی و تجربه عملی در پروژههای مختلف هستند.
در صورت علاقه به مطالعه بیشتر درخصوص دفترفنی میتوانید به مقاله مدیریت دفتر فنی در پروژههای صنعت ساخت مراجعه کنید.
در این مقاله به پرسشهای زیر پاسخ دادیم:
- علت و کارکرد استفاده از نقشهها در پروژهها چیست؟
- با گذر زمان، نقشهها و نرمافزارهای مورد استفاده برای طراحی چه تغییراتی کردند؟
- چه عواملی در مراحل طراحی پروژه دخالت دارند؟
- کارفرما، مشاور و پیمانکار در پروژهها چه وظایفی برعهده دارند؟
- نوع نگاه پیمانکار و مشاور به پروژه چه تفاوتی با هم دارد؟
- پیمانکاران و مشاوران چگونه ابعاد تخصصی کار خود را انجام میدهند؟
[1] Construction Graphics; Keith A. Bisharat.