هر یک از طرفین قرارداد با هدفی وارد پروژه شده و برای رسیدن به اهداف خود و اهداف نهایی پروژه تلاش میکنند. اهدافی که حتی میتوانند به خاطر ذات پروژه های صنعت ساخت دارای تضاد بوده و از تضاد منافع (Conflict of Interest) بین طرفین نشئت گیرد. یکی از این طرفین قراردادی پیمانکار است که جزء مهمترین طرفین اجرای پروژه است. یکی از مهمترین اهداف پیمانکار به جهت شرکت در پروژه را میتوان افزایش درآمد و کسب سود موردنیاز از پروژه دانست. به همین دلیل، پیمانکار باید برنامهریزی مناسبی را به منظور افزایش سود خود از زمان امضای قرارداد انجام داده و این موضوع نیازمند ایجاد ساختارهای اصولی مدیریت مالی و هزینه مبتنی بر پروژه است. موضوعی که یکی از دلایل اصلی ورشکستگی شرکتهای پیمانکاری تلقی میگردد.
1. معرفی مدل یکپارچه برای افزایش سود مورد انتظار پیمانکار
برنامهریزی برای افزایش سود پیمانکار باید در همان فاز آغازین قرارداد صورت گیرد. موضوعی که عدم توجه به آن منجر شده تا عوامل مالی با بیش از 60 درصد، مهمترین دلایل شکست پیمانکاران باشند. اگرچه عوامل مختلفی بر سود پروژهها تأثیرگذار هستند، اما برخی از آنها سالهاست موردتوجه بیشتر پیمانکاران برای مدیریت بهینه قرار گرفته و شرکتهای بزرگ پیمانکاری به دنبال مدیریت و بهینهسازی این عوامل هستند. شاید بتوان گفت بخصوص در شرایط تحریمی که هزینه تمام شده پروژهها افزایش یافتهاند، پیمانکاری موفقتر است که بتواند هزینههای خود را با کنترل و بهینهسازی عوامل تأثیرگذار، کاهش داده و سود بیشتری نصیب خود گرداند.
از اینرو، در مقالات قبلی به ارائه مدلی برای محاسبه هزینه و شبکه جریان نقدینگی پروژه پرداختیم و درباره مدلی که باعث کمینه سازی هزینه های پروژه میشود، موارد مهمی را بیان کردیم. اما، در این مقاله قصد داریم این مدلها را کامل نموده و به مطالعه ای اشاره نماییم که توسط دکتر علوی پور و پروفسور Arditi در سال 2019 میلادی انجام شده است ([1]). در این مطالعه، برای ماکزیمم سازی سود مورد انتظار پیمانکار از مدلی یکپارچه استفاده شده است که در این مقاله به بررسی این مدل خواهیم پرداخت.
شکل 1. الگوریتم مدل معرفی شده (IPMM)
با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه افزایش سود پروژهها، عواملی یافت میشود که شاید بتوان گفت نسبت به سایر پارامترها اهمیت بیشتری دارند. این عوامل عبارتاند از:
الف. آنالیز زمان و هزینه (Time-cost tradeoff analysis):موازنه زمان و هزینه و آنالیز آن که به Time-cost tradeoff analysis معروف است، یکی از اهرمهای مهم برای شناسایی برنامه زمانبندی است که منجر به حداقل هزینه در پروژهها میشود. از آنجا که پروژهها شامل هزینه مستقیم، غیرمستقیم و هزینه تأمین مالی هستند، تغییرات برنامه زمانبندی، نهتنها باعث تغییر هزینه مستقیم و غیرمستقیم میشود، بلکه به علت تغییرات شبکه جریانهای نقدینگی، نیاز به تأمین مالی را تغییر میدهد. پیمانکاری موفق است که بتواند این برنامه زمانبندی بهینه را با درنظرگرفتن محدودیتهای کارفرما تدوین نماید. پیادهسازی این موضوع نیاز به استفاده از الگوریتمهای پیچیدهای خواهد داشت.
ب. تغییر زمان شروع فعالیتها: موضوع دیگری که بر سود پروژهها تأثیرگذار است، تغییر زمان شروع فعالیتها خواهد بود. با جابهجایی زمان شروع فعالیتها در بین شناوریها، شبکه جریانهای نقدینگی تغییر کرده و این موضوع نیز باعث تغییر هزینه تأمین مالی میشود. پس میتوان با تغییر زمان شروع فعالیتها و برنامه زمانبندی، هزینه تأمین مالی را نیز کاهش داد. پیمانکاری موفق است که بتواند برنامه زمانبندی را طوری تدوین نماید تا هزینه تأمین مالی کمتری پرداخت نماید. پیادهسازی این موضوع نیز نیاز به استفاده از الگوریتمهای پیشرفتهای خواهد داشت.
ج. بهینهسازی تأمین مالی: بهینهسازی تأمین مالی نیز از موضوعات دیگری است که بر سود پروژهها تأثیر خود را بر جای خواهد گذاشت. موضوعی که میتواند با ترکیب وامهای بلندمدت، کوتاهمدت، خط اعتباری و استفاده از روشهای بهینهسازی صورت گیرد. این موضوع که، در چه مقطعی از زمان، چه میزان پول، از چه منبع تأمین مالی و با چه روشی باید اخذ گردیده و چه میزان پول، در چه مقطع زمانی، به کدام منبع تأمین مالی و تحت عنوان کدام روش تأمین مالی باز پس داده شود، موارد مهمی هستند که منجر به تدوین شبکه جریانهای تأمین مالی شده و کاهش هزینه تأمین مالی را برای پیمانکار به همراه خواهند داشت. موضوعی که قطعاً با روشهای بهینهسازی مواجه بوده و الگوریتمهای خاص خود را نیاز دارد.
د. جلوگیری از افزایش زمان اتمام پروژه: موضوع مهم دیگری که بر سود پروژه تأثیرگذار است، افزایش زمان اتمام پروژه است. تاحدامکان، باید از افزایش زمان پروژه فراتر از زمان مقرر شده در قرارداد جلوگیری نمود. این موضوع تا حدی اهمیت دارد که حتی بهتر است در برخی مواقع وامهایی برای تأمین مالی توسط پیمانکار اخذ گردیده تا از افزایش زمان پروژه ناشی از عدم وجود منابع مالی جلوگیری گردد. در واقع، افزایش زمان پروژهها بهواسطه افزایش هزینه غیرمستقیم، باعث افزایش هزینه پیمانکار بیشتر از هزینه تأمین مالی شده و ضررهایی را متوجه پیمانکار مینماید. موضوعی که شاید بسیاری از پیمانکاران از آن آگاه نباشند. البته آنالیز این موضوع نیز باید توسط الگوریتمهای بخصوص و آنالیزهای خاصی صورت گیرد.
شکل 2. کسب سود مناسب یکی از اصلی ترین اهداف پیمانکار
2. نتیجه گیری
مدل معرفی شده (IPMM) با استفاده از نرمافزار MATLAB 2016a در یک سیستم خودکار برنامهریزیشده و میتواند سود پیمانکاران را افزایش دهد. ارزش عملی IPMM این است که هر پیمانکاری میتواند از این مدل بهره برده و باعث افزایش سود خود گردد. این موضوع بدان جهت رخ میدهد که تمام دادههای موردنیاز برای اجرای IPMM در زمان امضای قرارداد در دسترس پیمانکاران است.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه این مبانی در آموزشهای مؤسسه ACEMI
در نقشه راه جامع موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، دوره ای در سطح مهارت های سخت با عنوان "مدیریت یکپارچه مالی، حسابداری و هزینه در پروژه و سازمان های پروژه محور" ارائه شده است که نه تنها ساختار مدیریت مالی و حسابداری پروژه را به صورت کامل و اجرایی آموزش می دهد، بلکه یکپارچگی این ساختار را با ساختارهای برآورد هزینه، کنترل و مدیریت هزینه و شبکه جریان نقدینگی، بحثهای مدیریت اسناد و مدارک، آنالیز تاخیرات، مدیریت ادعا و مبانی حقوقی و قراردادی به صورت کامل آموزش داده می شود. البته مبانی هزینه ای دوره ای در سطح فرآیندی نیز دارند که در سطح مهارتهای سخت - ارشد و استراتژی به عنوان دوره مدیریت هزینه در طول چرخه حیات پروژه ارائه شده است. همچنین به جهت آشنایی با سایر دوره ها و تاریخ برگزاری آن ها می توانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Alavipour, SMR. Arditi, D. 2018. Maximizing expected contractor profit using an integrated model. Engineering, Construction and Architectural Management.