در قراردادهایی که در صنعت ساخت منعقد میشود، پیمانکار و کارفرما را میتوان اصولا دو طرف اصلی در اجرای پروژهها دانست. پیمانکار و کارفرما در اجرای پروژهها دارای مجموعهای از تعهدات و وظایف پیچیده هستند و برای هماهنگی بین ارکان مختلف در اجرای پروژه با یکدیگر در ارتباط بوده و همکاری میکنند. هدف اصلی طرفین درگیر در پروژهها، اجرای موفقیتآمیز پروژه است که این موفقیت به عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از عواملی که در کاهش درصد موفقیت پروژه بسیار تاثیرگذار است، تعارضات و اختلافات میان کارفرما و پیمانکار بوده و عدم توجه به آن میتواند پروژه را با شکست مواجه نماید. اختلاف و تعارضات در اکثر پروژههای صنعت ساخت دیده میشود، اما طولانی شدن این رویه باعث ناسازگاری در پروژه شده و در صورت عدم مدیریت و حل آن، میتواند پروژه را با شکست روبهرو سازد. در این مقاله قصد داریم به بررسی مطالعات انجام شده از سوی آقای Kathleen که در سال 2003 منتشر شده است، بپردازیم ([1]) تا ببینیم اعتماد بین طرفین تا چه حد در این موفقیت مهم بوده و چگونه میتوان باعث کاهش بیاعتمادی بین کارفرما و پیمانکار گردید.
شکل 1. کاهش بیاعتمادی
1. بررسی ریشه اختلاف
اختلافات میتوانند ناشی از مدت زمان، پیچیدگیهای اسناد قرارداد، ارتباطات ضعیف، محدودیت منابع، مسائل مالی، طراحی نامناسب، مسائل مربوط به کار و بسیاری از موارد دیگر باشد. ویژگیهای خاص صنعت ساخت، باعث بروز اختلافات زیادی شده و بروز اختلافات، فضای فعالیت در صنعت ساخت را به یک فضای متشنج تبدیل مینماید. این محیط متشنج، باعث ایجاد بیاعتمادی و از بین رفتن روابط بین طرفین در صنعت ساخت گردیده و پروژه را با شکست مواجه میکند.
از طرفی باید توجه نمود که بسیاری از اختلافات در اثر محدودیت منابع ایجاد میشود. برای مثال، نیروی کار، تجهیزات، مواد و مصالح، مسائل مالی در اکثر قرادادها محل اختلاف طرفین بوده و باعث ایجاد مشکل میشوند. در بسیاری از قراردادها، کارفرما دارای قدرت بوده و منابع مالی و کنترل امور را در دست دارد و همین موضوع باعث میشود تا پیمانکار را مجبور به پذیرش شیوه و دستورالعملهای او نماید. این موارد بخصوص در روشهای اجرا و تحویل سنتی پروژه به شکل عمیقتری وجود داشته و در صورت عدم توجه کارفرما، سطح اختلافات بسیار بیشتر خواهد شد. این رویکرد باعث از بین رفتن اعتماد پیمانکار نسبت به کارفرما گردیده و از طرفی نیز میتوان نتیجه گرفت که اقدامات انجام شده از سوی کارفرما نیز نتیجه بیاعتمادی او به پیمانکار است.
2. برخی از رویههای کاهش اختلاف
اگرچه پیمانکار و کارفرما برای موفقیت پروژه به یکدیگر وابسته هستند، اما کارفرما نیز که از این نظر دارای قدرت بیشتری است میتواند با ایجاد تغییراتی مناسب در قرارداد و کاهش ریسکهای پیمانکار، فضای بیاعتمادی بین طرفین را کاهش داده و در نتیجه رضایت بخشی طرفین و تلاش بیشتر برای موفقیت پروژه را به همراه داشته باشد. از طرفی، نادیده گرفتن اختلافات و یا تاخیر در حل اختلافات، میتواند پیامدهای زیانباری برای طرفین به همراه داشته باشد. توجه به حل اختلافات در زمان وقوع آنها میتواند نقش کلیدی در کاهش اختلافات و حل آنها داشته باشد. باید توجه داشت که هرگز با عدم توجه به اختلافات و گذشت زمان اختلافات کاهش پیدا نخواهند کرد. در واقع، هرچه زمان بیشتری برای حل اختلافات سپری شود، با اختلافات پیچیدهتر و بیشتری روبهرو خواهیم بود. در نتیجه، شناسایی سریع اختلافات، درصد موفقیت حل اختلافات را افزایش داده و منجر به موفقیت پروژه میشود.
اگر اختلافات ناشی از ارتباطات ضعیف و عدم وجود رویکرد مشارکتی در ساخت پروژه باشد، پیشگیری از اختلافات باید با ارتباطات باز و فضای کار تیمی همراه گردد. این همکاری نیز مستلزم ارتباطات متداول و فرایندهای محدودکننده تعارض با برقراری ارتباط صادقانه است. همچنین برای کاهش و جلوگیری از اختلافات میان کارفرما و پیمانکار میتوان از دو فرایند زیر استفاده کرد:
الف- میانجیگری (Mediation):
میانجیگری روشی محبوب در حل اختلافات بوده که از سال 1985 میلادی در صنعت ساخت مورد استفاده قرار گرفته است. به طور معمول، میانجیگری پس از آن صورت میگیرد که یک ادعا به اختلاف تبدیل شده و روابط بین طرفین قرارداد با مشکل مواجه شده است.
شکل 2. میانجیگری (Mediation)
میانجیگری توسط شخص سومی تحت عنوان میانجیگر صورت میگیرد و میتواند انواع متفاوتی داشته باشد. دو نوع رایج آن عبارتند از:
- تسهیلکننده (Facilitator): میانجی تسهیل کننده نظر نمیدهد، زیرا معتقد است که انجام این کار ممکن است موقعیت طرفین را دشوارتر نموده و در نتیجه حل اختلاف را با مشکل روبهرو سازد.
- ارزیابیکننده (Evaluator): میانجی ارزیابیکننده به طرفین نظر خود را درباره ماهیت پرونده آنها اعلام خواهد کرد.
ب- مشارکت (Partnering): مشارکت در یک پروژه، ابزاری برای مدیریت ریسک است که به دنبال بهبود و تغییر نگرش در مورد روابط بین کارفرما و پیمانکار برای ارتقای اهداف متقابل است. هدف اصلی مشارکت جلوگیری از بروز اختلافات بوده تا با کاهش بیاعتمادی به این هدف نایل گردد.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزش های موسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارتهای سخت دورهای با عنوان "مدیریت ادعا و اختلافات در طول چرخه حیات پروژه" به صورت جامع ارائه شده است. باید توجه داشت که دوره "فرآیند جامع آنالیز تاخیرات در پروژه" پیشنیاز این دوره است. دوره مدیریت ادعا در سطح مشاوران نیز ارائه شده که به آموزش مبانی تخصصی مدیریت ادعا در سطح مشاوران میپردازد. همچنین به جهت آشنایی با سایر دوره ها و تاریخ برگزاری آن ها می توانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Kathleen, H. 2003. Conflicts between Owner and Contractors: Proposed Intervention Process. JOURNAL OF MANAGEMENT IN ENGINEERING.