در این مقاله سعی کردهایم به مقایسه بین مدیر پروژه (Project Manager) و تحلیلگر کسبوکار (Business Analyst) بپردازیم و به این سؤال که آیا یک شخص میتواند هم مدیر پروژه (PM) و هم تحلیلگر کسبوکار (BA) باشد، پاسخ دهیم.
1. نقش مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار در پروژه
بهصورت کلی مسئولیت مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار را یک شخص میتواند برعهده گیرد، اما این موضوع که باید این نقش در سازمانها رخ دهد یا خیر بستگی به شرایط خاصی دارد. بعضی از این شرایط عبارتاند از:
الف- اهمیت جایگاه مسئولیتهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار از نگاه سازمان
ب- وضعیت مالی و منابع سازمان
ج- مقیاس پروژه و سازمان
برعهده گرفتن دو نقش توسط یک شخص میتواند با خروجی مناسبی همراه باشد؛ اما در مقابل میتواند با ریسکهای زیادی همراه باشد. در شکل 1 برخی از عواملی که هنگام ترکیب دو نقش به وجود میآید، نشاندادهشده است.
شکل 1. عواملی که هنگام ترکیب نقشها وجود دارد.
2. تفکیک نقش مدیر پروژه از تحلیلگر کسبوکار خوب یا بد؟
باید توجه داشت که در بعضی از شرایط تفکیک نقشهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار بسیار منطقیتر از تلفیق آنها است. بعضی از مواردی که در تفکیک این دو نقش تأثیرگذار هستند، عبارتاند از:
الف- تمرکز مدیر پروژه بر پروژه و تمرکز تحلیلگر کسبوکار بر محصول: مدیر پروژه معمولاً بر پروژه تمرکز میکند. ایجاد خطوط مبنا و مدیریت محدودیتهای پروژه، برقراری ارتباط و حل مسائل پروژه و دریافت منابع کار بر روی فعالیتهای پروژه، برخی از مسئولیتهای مدیر پروژه است. اما تحلیلگر کسبوکار معمولاً روی محصول نهایی (راهحل) تمرکز میکند. باید توجه داشت که در پروژههای بزرگ ترکیب این دو نقش با خروجی و عملکرد مناسبی همراه نمیشود؛ زیرا هر دو مسئولیت نیازمند تلاش تماموقت هستند و نمیتوان آنها را به شکل مؤثر انجام داد. در نهایت تلاش برای انجام هر دو نقش توسط یک شخص معمولاً به معنای افزایش ریسک و به خطر انداختن کیفیت پروژه و محصول نهایی است.
ب- اهداف مختلف نقشهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار: وجود هر دو نقش در یک پروژه بسیار مفید است. اما بهصورت کلی تفاوتهای ذاتی بین اهداف مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار وجود دارد. برای مثال، در کتاب راهنمای PMBOK، هدف از نقش مدیر پروژه را دستیابی به اهداف پروژه معرفی کرده است. اما در مقابل در مؤسسه بینالمللی تحلیل کسبوکار (IIBA) راهنمای BABOK، نقش تحلیلگر کسبوکار را کمک به سازمانها برای رسیدن به اهدافشان معرفی کرده است. این یک تفاوت ظریف اما مهم است.
ج- دریافت ورودی و تحویلدادنیهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسب کار: مدیر پروژه موفق، اطلاعات و دادههای مختلفی را از بخشهای متفاوت و نقشها و مسئولیتهای مختلفی دریافت میکند. یکی از این نقشها و مسئولیتهایی که مدیر پروژه از آن ورودیهایی را دریافت میکند، تحلیلگر کسبوکار است.
بهصورت کلی، اگرچه ممکن است نیازی به وجود نقش مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار بهصورت مجزا در هر پروژه نباشد، اما انجام این کار در بیشتر پروژهها ریسک را کاهش خواهد داد.
شکل 2. عوامل مفید در تفکیک نقشهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار.
3. تداخلات بین نقشهای مدیر پروژه و تحلیلگر کسبوکار
تحلیلگر بهعنوان مسئول محصول و مدیر پروژه مسئول پروژه است. بااینحال، بررسی میان نقشها نشاندهنده همپوشانی بالای میان آنها است. بهعنوانمثال، برنامهریزی کار تجزیهوتحلیل کسبوکار، فرایندهای درخواست RFP، مدیریت دامنه و تعریف نیازهای کسبوکار، همگی زمینههایی هستند که بین دو نقش همپوشانی دارند.
با وجود زمینههای همپوشانی مختلف بین دو نقش، اما همچنان حوزههای مهمی وجود دارد که به مهارتهای تخصصی هر نقش نیاز دارد تا عملکرد مناسبی را در پروژه ایجاد کند. شکل شماره 3 برخی از زمینههای همپوشانی، منحصربهفرد بودن مجموعه مهارتهای تحلیلگر کسبوکار و اینکه چگونه این دو نقش میتوانند با یکدیگر کار کنند تا تضاد را به حداقل برسانند، نشان میدهد.
شکل 3. برخی از حوزه های دانشی مورد نیاز تحلیلگر کسب وکار.
- جهت مطالعه بیشتر، فایل مقالهای جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه این مبانی در آموزشهای مؤسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارتهای سخت (کارشناسی - اجرایی و ارشد - استراتژی) و در سطح مهارتهای نرم دورههای جامعی دیده شده است. همچنین به جهت آشنایی با دورهها و تاریخ برگزاری آنها میتوانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.