امروزه تجزیه و تحلیل کسب و کار در سازمان های پروژه محور به یکی از موضوعات حیاتی برای سازمان ها تبدیل شده است. بسیاری بر این باورند که تجزیه و تحلیل کسب و کار نیز همان مدیریت پروژه است، اما در واقعیت و با وجود اینکه همپوشانی هایی بین تجزیه و تحلیل کسب و کار و مدیریت پروژه وجود دارد، اما این دو حوزه تفاوتهای قابل توجهی دارند. در واقع، سازمانها میتوانند با پیاده سازی تجزیه و تحلیل کسبوکار در ابتدای هر پروژه، ایجاد اطمینان از نقشها و مسئولیتهای روشن برای هر دو طرف (مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار) و حمایت از تیمهای خود به موفقیت مورد نظر برسند. در این مقاله قصد داریم به بررسی مقاله ای که توسط موسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) در سال 2015 در رابطه با تجزیه تحلیل کسب و کار و اختلاف آن با مدیریت پروژه منتشر شده است، بپردازیم [(1)].
1. تعریف مدیریت پروژه و تجزیه و تحلیل کسب و کار
در ادامه به ارائه تعریف هایی از مدیریت پروژه و تجزیه و تحلیل کسب و کار خواهیم پرداخت تا تفاوت های این دو موضوع را از منظر تعاریف درک نماییم. موسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) در سال 2013، مدیریت پروژه را به صورت زیر تعریف میکند:
بهکارگیری دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها در فعالیتهای پروژه در جهت برآورده ساختن نیازهای پروژه.
همچنین موسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) در سال 2015، تجزیه و تحلیل کسب و کار را در راهنمای خود به صورت زیر تعریف میکند:
تحلیل کسب و کار به کارگیری دانش، مهارت ها، ابزارها و تکنیک ها برای موارد زیر است:
- تعیین مشکلات و شناسایی نیازهای کسب و کار
- شناسایی و ارائه راه حل های قابل اجرا برای رفع نیازهای کسب و کار
- استخراج، مستندسازی و مدیریت الزامات ذینفعان به منظور دستیابی به اهداف کسب و کار و پروژه
- تسهیل در اجرای موفقیت آمیز پروژه، نتیجه نهایی ویا خدمات پروژه یا برنامه مورد نظر
به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل کسب و کار، مجموعه فعالیت هایی است که برای شناسایی نیازهای کسب و کار و ارائه راه حل های مرتبط با آن و همچنین استخراج، مستندسازی و مدیریت الزامات بکار گرفته می شود.
2. همپوشانی های مربوط به مدیریت پروژه و تجزیه و تحلیل کسب و کار
همانطور که اشاره کردیم، دو مسئولیت و نقش مدیریت پروژه و تحلیلگری کسب و کار با یکدیگر متفاوت هستند. اما باید توجه داشت که این دو عنوان شغلی با یکدیگر همپوشانی هایی نیز دارند که در رسیدن به اهداف، نقش مهمی در کنار یکدیگر ایفا میکنند. در شکل 1، تفاوت ها و همچنین همپوشانی های دو نقش مربوطه نشان داده است.
شکل 1. همپوشانی و دیدگاه های متفاوت مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار [(2)]
شایان ذکر است که تمرکز مدیر پروژه بر محدوده پروژه بوده و تلاش میکند تمرکز خود را بر روی خدمات یا محصول نهایی قرار دهد. اما تمرکز تحلیلگر کسب و کار، محدوده ارائه راه حل است که در محصول نهایی ارائه شده توسط پروژه گنجانده می شود. وجود اختلاف در میان روابط مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار باعث می شود که تاثیرات منفی بر روی کل تیم پروژه و همچنین اهداف پروژه برجای گذارد. در شکل 2 بعضی از اختلافات معمول بین تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه که در شرکت Waitrose رخ داده است، نمایش داده شده است.
شکل 2. بحث های معمولی میان مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار [(3)]
نتایج یک نظرسنجی که روابط میان تحلیلگران کسب و کار و مدیران پروژه را مورد بررسی قرار داده، بسیار جالب است. نتایج این نظرسنجی به شرح زیر است:
الف- 30 درصد اعتقاد دارند که روابط بسیار خوبی بین آنها وجود دارد.
ب- 57 درصد اعتقاد دارند که روابط کاری آن ها مناسب بوده و می تواند مناسب تر نیز شود، اما به صورت کلی، کار را انجام خواهند داد.
پ- 9 درصد این رابطه را ضعیف توصیف می کنند که با مشکلات واقعی در روابط کاری همراه بوده و بر کار انجام شده تأثیر می گذارد.
ت- 2 درصد معتقدند که رابطه افتضاح بوده و آن ها به طور موثر با یکدیگر کار نمی کنند.
ث- 2 درصد نظر خاصی نداشتند.
شکل 3. نتایج نظرسنجی روابط میان تحلیلگران کسب و کار و مدیران پروژه
تنش میان مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار موضوعی بسیار مهم است که باید در جهت کاهش تنش ها و ایجاد روابط مناسب میان آن ها تلاش نمود، در غیر اینصورت این موضوع می تواند تاثیرات جبران ناپذیری بر بروی پروژه و سازمان بر جای بگذارد. در مقاله اشاره شده روشهای مناسبی که میتوانند به روابط مناسب میان مدیران پروژه کمک کنند، جمع آوری شده و این روش ها مورد نظر سنجی واقع گردیده اند. این نتایج به شرح زیر است:
الف- ارتباط خوب به همراه انجام بروز رسانی های منظم (80 درصد)
ب- اعتماد بین دو نقش (76 درصد)
پ- احترام به دانش و مهارت های یکدیگر (74 درصد)
ت- رابطه بین دو نقش (69 درصد)
ث- درک مدیر پروژه نسبت به دیدگاه تحلیلگر کسب و کار (67 درصد)
ج- ارتباط خوب با یکدیگر (67 درصد)
چ- درک علاقه مشترک نسبت به موفقیت پروژه (65 درصد)
ح- درک دیدگاه مدیر پروژه از سوی تحلیلگر کسب و کار (65 درصد)
خ- گوش دادن (60 درصد)
د- ارائه یک ساختار تفکیک کار و برنامه زمانی برای وظایف تجزیه و تحلیل به مدیر پروژه از سوی تحلیلگر کسب و کار (51 درصد)
ذ- شناخت موانع و قابل مشاهده کردن آن ها (50 درصد)
ر- حضور نزدیک به هم مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار و انجام مذاکرات مکرر (49 درصد)؛
ز- همسویی بر روی اهداف، هزینه ها و منافع (48 درصد)؛
ژ- کار بر روی تحویل شدنی های کلیدی به صورت مشترک توسط مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار (47 درصد).
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزش های موسسه ACEMI
در نقشه راه جامع موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارت های سخت (کارشناسی - اجرایی و ارشد - استراتژی) و در سطح مهارت های نرم دوره های جامعی دیده شده است. همچنین به جهت آشنایی با دوره ها و تاریخ برگزاری آن ها می توانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.
[1] Pullan, P. 2015. Business Analysis/Project Management Friction, and How to Overcome It. Project management institute.
[2] Robertson. 2013.
[3] Grace. 2012.
علی اصغر خسروی لرگانی
1 سال پیش
از آنجایی که مدیرانِ پروژه نگاهی کلان به برنامه ریزی و پیشبرد پروژه ی خود دارند ، دقت و تمرکز آنها و پرداختن به جزئیات اجرایی میتوانند با افزایشِ آکادمیک و تجربیِ دانش و حرفه ی خود در حوزه ی تحلیلی آن سطح ، کیفیت و ارتقای شغلی ای رو برای خود رقم بزنند. سپاس
پاسخپشتیبان
1 سال پیش
ممنون از شما که با این دقت نظر خودتان را اعلام میکنید. امیدواریم همیشه همینقدر پر انرژی باشید.
پاسخ