وقتی ما میتوانیم در تمام مراحل یک بانک اطلاعاتی قوی از همه داده های پروژه ایجاد کنیم چرا از آن برای مدیریت پروژه و ساخت استفاده نمی کنیم؟ و دلیل اینکه این اطلاعات در چرخه حیات پروژه قرار نمیگیرد چیست؟ به نظر بنده خلاء همچنین بانک داده ای که بتواند همه فعالیت های پروژه را مانیتور کند، پروژه های جدید احساس میشود، این مطلب به عقیده شما درست است یا خیر؟
پاسخ سوالبه دلیل اینکه در پروژه تضاد منافع وجود دارد. برعکس چیزی که PMBOK سعی میکند نشان دهد و فلسفه ای که IPD دارد، در بسیاری از روشهای اجرای پروژه ما تضاد منافعی داریم که اگر بحثی به میان آمد صرفا سعی میکنیم حل و فصلش کنیم محیط پروژه ها بخصوص پروژه های ساخت و احداث محیط آشفتگی هست که بارها گفته شده نمیشود به دید یک فرایند به آن نگاه کرد که تمام اعضاء تمامی اطلاعات را واقعی و صحیح و به موقع در آن وارد کنند و انواع شاخصهای KPI رو از آن استخراج کنیم. در بسیاری از موارد پیمانکار علاقه ای به شفاف سازی دیتاهایش ندارد و کارفرما هم تمایل ندارد وارد این حوزه شود. پیمانکار دیتاهایش را جمع میکند علیه کارفرما ادعاء کند و کارفرما دیتاها را جمع میکند تا این ادعا را رد کند. این مورد فقط مربوط به ایران نیست بلکه ساختار روش اجرای پروژه ها این موضوع رو ایجاد میکند. البته کارفرما در صورت داشتن مشاور قوی قطعا میتواند الزامات و ساختاری رو بچیند که شرایط مشارکتی بیشتری ایجاد شود اما آن تضاد همیشه هست و در بعضی پروژه ها کمتر و در بعضی بیشتر میباشد.
در دومین سمپوزیوم بینالمللی مدیریت ساخت (ICMS)، که حدود 1000 شرکتکننده از مهندسان، پیمانکاران، کارفرمایان، مشاوران، کارشناسان، مدیران، اساتید، مدرسان و مدیران عامل صنعت ساخت با هدف ایجاد بزرگترین اکوسیستم تخصصی در صنعت ساخت گرد هم میآیند، منتظر دیدار شما هستیم.