لایو تجارب مدیریت پروژه در ایران و عراق از نگاه فنی و اجرایی
در ابتدای گفتوگو دکتر علوی پور از مهندس جلالی درخواست کردند که برای دوستان حاضر در گفتوگو معرفی مختصری از خود داشته باشند و درباره نحوه شروع به کار خود بخصوص برای دوستانی که قصد ورود به بازار را کار دارند، تجربیات مثبت و منفی خود را بازگو کنند و در کنار ارائه چالشها، درسآموختههای خود را نیز ارائه دهند.
مهندس آوات جلالی گفتوگو را با معرفی خود آغاز کردند و به این موضوع پرداختند که مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی عمران از دانشگاه ارومیه دریافت نموده و اولین تجربه کاری خود را در سال 78 همزمان با گذراندن خدمت سربازی تجربه کردند. در سال 1380 و بعد از پایان خدمت سربازی، در پروژه سد سلیمان شاه شهر سنقر که 50 میلیون مترمکعب حجم داشت مشغول به فعالیت شدند و باگذشت یک سال وارد کار نظارت شدند. همچنین مهندس جلالی دررابطهبا بحث نظارت پیشنهاد کردند دوستانی که سابقه کمتری دارند در اجرای پروژهها، در ابتدای این امر ورود به دستگاه نظارت مناسب نیست و بر خلاف آن با حضور در شرکتهای پیمانکاری میتوانند تجربیات مفیدتری را کسب کنند. در نهایت در سال 1381 وارد پروژه تصفیهخانه سنندج شدند و این پروژه برای ایشان بسیار ارزشمند بود چرا که با درسآموختههای فراوانی همراه بوده است.
نکتهای که وجود دارد این است که متأسفانه در آن سالها نسبت به کنترل پروژه، شناخت مناسبی وجود نداشت و تمایل به انجام فعالیتهایی که مرتبط با این قضیه بود، بیشتر با دفتر فنی و آن هم بیشتر در قالب تهیه گزارشهای ماهانه و گزارشهای روزانه بود. حتی در آن سالها دفاتر فنی بیشتر از این موارد به مباحث کنترل پروژهای وارد نمیشدند و تمامی موارد از جمله درصد پیشرفتها و ... بر اساس صورتوضعیتها و کارکردها سنجیده میشد.
بهطورکلی در آن زمان دفتر فنی مسئول خارج کردن ایرادات نقشهها، مکاتبات فنی و تهیه shop drawing، تهیه صورتجلسات و صورتوضعیتها، بررسی صورتوضعیتهای پیمانکاران جزء بود. تمامی این موارد با دفتر فنی بود و بعد از گذشت مدتی، سرپرست دفتر فنی از پروژه رفت و ایشان بهتنهایی تمامی مسئولیتهای دفتر فنی را عهدهدار بودند.
یکی از مواردی که ایشان را با چالش روبرو ساخت، ارسال صورت وضعیت شماره پنج بوده که به دلیل پیچیدگیهای آن باعث شد با مشکلاتی روبرو شوند و این امر همزمان شد با بیماری مادرشان که بعضاً در این روزها برای حل شدن مشکل صورت وضعیت مربوطه که از طرف مشاور به تأیید نرسیده بود تا ساعت 12 شب در دفتر حضور داشتند. اما نکته مثبت این مورد آن بود که صورت وضعیت نویسی را در آن زمان به طور کامل فراگرفتند. درسآموخته این موضوع برای ایشان این بود که اگر کسی قصد دارد چیزی را یاد بگیرد کسی جز خود او کمککننده او نخواهد بود و باید بر تلاش خود تکیه کند.
این پروژه با درسآموختههای زیادی برای ایشان همراه بود که در ادامه گفتوگو به شرح بعضی از آنها بهصورت مختصر خواهم پرداخت و این موارد را از زبان ایشان بازگو مینماییم:
- در این پروژه به دلیل بیدقتی در نقشههای پروژه باعث شد اعدادی را بهاشتباه به تیم اجرا بدهم و نتیجه آن اجرا به شکل اشتباهی ایجاد شد که همین دلیلی بر تأخیر در پروژه و ضرر مالی بر پروژه شد. نتیجه این کار درس آموختهای شد که کلیه کارها را باید بهدقت انجام دهم و از نظر بنده برای یک مهندس مهمتر از هر چیزی، دقت اوست که بسیار ارزشمند است.
- درسآموخته دیگر زمانی رخ داد که در پروژه برای انجام فعالیتهایی مانند قالببندی، آرماتوربندی و ... پیمانکاران جزء منصوب شده بودند و به جهت پرداخت هزینه به این پیمانکاران، سرپرست کارگاه بسیار عجله داشت و از طرفی من نیز زمان کافی برای بررسی صورت وضعیت آنها را در زمان موردنظر نداشتم، به همین دلیل سرپرست کارگاه صرفنظر از بررسی کامل صورتوضعیتها، آنها را امضا کرد و پرداخت هزینه را در آن روز انجام داد. در روز بعد شاهد آن بودیم که هیچکدام از پیمانکاران جزء در کارگاه حضور پیدا نکرده بودن و بعد از بررسی صورتوضعیتهای انجام شده، متوجه شدیم در یکی از آیتمهای اصلی پیمانکاران جزء یک صفر اضافه وارد شده و مبلغ را بسیار بالاتر برده بود و این باعث شده بود بعد از پرداخت هزینه، پیمانکاران جزء کار را رها کرده و دیگر در سایت حاضر نشوند. به همین دلیل یک مورد اشتباه و چک نکردن صورت وضعیت حداقل 2 الی 3 هفته پروژه را به تأخیر انداخت تا پیمانکاران دیگر، انتخاب شوند و قراردادها منعقد شود.
- یکی دیگر از درسآموخته در پروژه این بود که در پروژههای تصفیهخانه، یکسری از سازهها نزدیک رودخانه بودند و به همین دلیل تراز آب زیرزمینی بالابود و باید تراز آب زیرزمینی در قسمتهایی که زیر تراز آب زیرزمینی کار میکردیم، باید تراز آب را پایین میبردیم تا بتوانیم کار را انجام دهیم. در یکی از کارهای شاخص مربوط با این قسمت، به دلیل خاص بودن کار باعث شد، رقم آن بخش بسیار بالا رفته و از طرفی دستگاه نظارت از تأیید و پرداخت هزینه این بخش بسیار نگران بود و با لابیگری و تهدید سعی بر، شکستن آیتم مربوطه و کاهش هزینهها داشت. اما در نتیجه این موضوع، هزینه کار موردنظر بهصورت کامل دریافت شد و دلیل آن نیز وجود مستندات کامل و بهروز بود و توانستیم هزینه موردنظر را بهصورت کامل دریافت نماییم. این در حالی است که اگر این مستندات انجام نمیشد و یک کلیم کار، قصد داشت هزینهها را زنده کند، هرگز نمیتوانست حتی نصف آن هزینه را نیز دریافت کند؛ بنابراین مستندسازی به طور مکرر و مرتب باعث میشود، بسیاری از ریسکها کاهش پیدا کند و جلوی بسیاری از ضررها گرفته شود و حقوحقوق از بین نرود و هر زمانی نیاز شد، بتوانیم بر اساس آنها از حقوق خود دفاع کنیم.
- یکی دیگر از درسآموختهها زمانی رخ داد که در زمان اجرای کار در فصل بهار با سیل مواجه شدیم و در محیطهای تصفیهخانه که نزدیک به رودخانه بود باید گابیون اجرا میشد و این سیل باعث شد که 4 عدد ژوئن گابیون به طول 12 متر، 4 متر و ارتفاع 2 متر را با خود ببرد و اگر در آن زمان آن ریسک را شناسایی میکردیم، شاید میشد، راهحلهایی به جهت مقابله با آن ریسک ایجاد کرد. اما متأسفانه عدم دیدهشدن چنین ریسکی و بروز سیل باعث شد بیشترین تأخیر را برای پروژه به همراه داشته باشد.
- متأسفانه یکی از مواردی که حس کردم، در پروژههای داخلی رویههای مدیریت تغییر بسیار کند اجرا میشود و بر خلاف آن چیزی در PMBOK، AIA و FIDIC گفته میشود در پروژههای ما بسیار روند کندی دارد. دلیل آن را نیز میتوان ضعف قراردادهای 4311 و به اصطلاح دستبهعصا حرکت کردن مشاوران و کارفرماها دانست که همیشه پروژه را به لحاظ مالی و قراردادی مدیریت ننموده و همکاری نمیکنند و بستر این امر نیز برایشان فراهم است چرا که 4311 نیز چنین اجازهای را به کارفرما میدهد، درحالیکه اگر در پروژههای با فرم قرارداد FIDIC یا AIA باشیم اصلاً نمیتوان چنین کاری را انجام داد.
- در سال 84 نیز در تصفیهخانه آب شماره دو سنندج مشغول به کار شدم و با تاکید کارفرما که به برنامه زمانبندی نیاز داشت، برنامه زمانبندی پروژه را بهشخصه تدوین کردم.
در ادامه گفتوگو دکتر علوی پور سؤالی مطرح کردند دررابطهبا این که خیلی از اوقات از بسیاری از افراد شنیده میشود که کسانی که تدوین برنامه زمانبندی را انجام میدهند نیاز نیست دانش فنی داشته باشند، به نظر شما به چه میزان این دانش فنی اهمیت دارد و برای شما نیز در تدوین برنامه زمانبندی به چه میزان کمککننده بوده است؟
مهندس جلالی در ادامه گفتوگو، پاسخ خود را به سؤال دکتر علوی پور چنین مطرح کردند که بسیار تعجبآور است که چنین صحبتهایی صورت میگیرد و به نظر بنده بسیار غیرمنطقی است زیرا شخصی که به اصول اجرای پروژه، آگاه نیست، نمیتواند برای آن پروژه برنامه زمانبندی تهیه کند. برای مثال حتی مهندسان صنایع نیز برای ورود به بازار کار در ابتدا تعیین میکنند که به کدام صنعت وارد شوند و مهندسی که وارد صنعت IT شده، نمیتواند بهراحتی وارد صنعت ساخت شود و یا بالعکس و حتی این موضوع در بخشهای مختلف صنعت ساخت نیز وجود دارد. مانند کسی که در راهسازی فعالیت داشته نمیتواند بهراحتی وارد حوزههای نفت و گازی شود.
یکی از مسائلی که به جهت موفقیت در مسیر شغلی بسیار حائز اهمیت است، ایجاد ارتباطات سالم و مناسب بین افراد درگیر در پروژه است. ارتباطات مناسب بسیار در جایگاه شغلی، ثبات شغلی و آرامش شغلی میتواند تأثیرگذار باشد و همچنین ایجاد ارتباطات مناسب بین افراد درگیر در پروژهها بهراحتی قابلحل شدن باشد.
متن موردنظر، خلاصهای از گفتوگو انجام شده است و تمام گفتوگو با جزئیات آن را پوشش نمیدهد، به همین دلیل پیشنهاد میشود ویدئو این گفتوگو را بهصورت کامل مشاهده نمایید.
جایگاه مبانی ارائه شده در آموزشهای مؤسسه ACEMI:
در نقشه راه جامع مؤسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، در سطح مهارتهای سخت (کارشناسی - اجرایی و ارشد - استراتژی) و در سطح مهارتهای نرم دورههای جامعی دیده شده است. همچنین به جهت آشنایی با دورهها و تاریخ برگزاری آنها میتوانید به بخش تقویم آموزشی موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.