نقش کلیدی مدیر پروژه در تحقق اهداف پایداری

نقش کلیدی مدیر پروژه در تحقق اهداف پایداری

پایداری، اولویت کلیدی مدیران عامل و مدیران طرح تحول‌آفرین در عصر حاضر است. سهام‌داران و تحلیل‌گران مالی به‌دقت اجرای تعهدات پایداری شرکت‌ها را رصد می‌کنند. باوجود اعلام اهداف بزرگ اقلیمی، کمتر درباره نحوه تحقق آن‌ها صحبت می‌شود. پیچیدگی اجرای این تغییرات نشان می‌دهد چرا بسیاری از سازمان‌ها در دستیابی به اهداف پایداری دچار چالش هستند. برخلاف دوران همه‌گیری کرونا که مدیران عامل با فوریت و تمرکز منابع عمل کردند، چنین رویکردی در موضوع پایداری دیده نمی‌شود. بسیاری از مدیران ارشد، بدون ورود به جزئیات و درک دشواری‌های تحقق اهداف، آن‌ها را به‌صورت بالابه‌پایین تعیین می‌کنند و تحلیل‌های واقع‌بینانه برای جلب همراهی مدیران میانی و کارکنان نادیده گرفته می‌شود. در نهایت، دستیابی به آینده‌ای پایدار مستلزم اجرای موفقیت‌آمیز هزاران پروژه دقیق و برنامه‌ریزی‌شده است (برای آشنایی بیشتر با توسعه پایدار با کمک مدل‎سازی اطلاعات ساخت به مقاله توسعه پایدار با کمک مدلسازی اطلاعات ساخت (BIM) مراجعه کنید).

1. مدیریت پروژه متمرکز بر پایداری

به طور سنتی، مدیران پروژه مسئول تحویل شدنی های پروژه بوده‌اند  یعنی «چه چیزی» در پروژه اجرا شود. در مقابل، تحقق نتایج و مزایای پروژه  یعنی «چرا» یک پروژه اجرا می‌شود، مانند «افزایش ۱۰ درصدی نرخ حفظ کارفرما» بر عهده حامیان پروژه یا رهبران ارشد کسب‌وکار بوده است. این جدایی در مسئولیت‌ها که آن را «شکاف تحویل - ارزش» می نامند، باعث شده بسیاری از پروژه‌ها در دستیابی به اهداف خود ناکام بمانند. پروژه‌های پایداری حتی پیچیده‌تر هستند و ممکن است به همان دلایلی که سایر پروژه‌ها با شکست مواجه می‌شوند، با مشکل روبه‌رو شوند؛ از جمله: کمبود منابع، برنامه‌ریزی ضعیف، عدم تمرکز حامیان ارشد، هم‌پوشانی بیش از حد ابتکارات یا تضاد با سایر اولویت‌های استراتژیک.

علاوه بر این، پروژه‌های پایداری چالش‌های خاص خود را نیز دارند:
- متخصصان در حوزه پایداری کمیاب هستند و ممکن است به گلوگاه فرایندها تبدیل شوند.
- حتی اگر معیارهای پایداری در طرح‌های کسب‌وکار لحاظ شوند، تصمیم‌گیری در پروژه‌های سرمایه‌ای و عملیاتی همچنان بر اساس شاخص‌های مالی سنتی انجام می‌شود.
- داده‌ها و معیارهای مرتبط با پایداری - مانند میزان انتشار کربن یک محصول یا پروژه - به‌سختی به دست می‌آیند، استانداردسازی و یکپارچه‌سازی آن‌ها دشوار است و نظارت بر آن‌ها چالش‌برانگیز خواهد بود
- بخش عمده‌ای از ردپای زیست‌محیطی یک سازمان ناشی از تأمین‌کنندگان آن است، اما اگر این تأمین‌کنندگان کارفرمایان دیگری داشته باشند یا توانایی تغییرات اساسی را نداشته باشند، ایجاد اهرم فشار بر آن‌ها کار دشواری خواهد بود.

در این فضای مبهم و پرچالش، مدیریت پروژه و رهبران پروژه نقشی حیاتی در دستیابی به شیوه‌های پایدارتر ایفا می‌کنند. مدیران ارشد باید انعطاف‌پذیری بیشتری در مدیریت پروژه‌ها ایجاد کنند و از چهارچوب سنتی مدیریت پروژه که تنها بر زمان، بودجه و کیفیت متمرکز است فراتر بروند.

2. توانمندسازی مدیران پروژه برای ادغام پایداری در تمامی پروژه‌ها

حتی در جریان یک تحول ده‌ساله پایداری، بسیاری از پروژه‌های سازمان مستقیماً بر اهداف پایداری متمرکز نخواهند بود، اما مدیران پروژه می‌توانند عناصر پایداری را در تمامی مراحل طراحی، برنامه‌ریزی و اجرا بگنجانند. اقداماتی مانند استفاده از مصالح بازیافتی، انرژی‌های سبز، همکاری با تأمین‌کنندگان متعهد به پایداری، کاهش مصرف آب و انرژی و برنامه‌ریزی برای پایان عمر تجهیزات، نقش مهمی در کاهش ردپای زیست‌محیطی سازمان دارد. مدیران پروژه باید بدانند که خروجی‌های پروژه می‌توانند تأثیر مثبت یا منفی بر محیط‌زیست داشته باشند. همان‌طور که Andrew Griffin، خبرنگار فناوری اشاره می‌کند: «صنعت فناوری اطلاعات با سهم ۲ درصدی از انتشار کربن به‌اندازه صنعت هواپیمایی ردپای کربنی دارد.»

دفتر مرکزی مدیریت پروژه (PMO) می‌تواند با تدوین دستورالعمل‌هایی جدید، مدیران و حامیان پروژه را به تمرکز بر پیامدهای پایداری ترغیب کند. افزودن اصول «سه‌گانه پایداری» (توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی) و هم‌راستایی با «اهداف توسعه پایدار سازمان ملل» نقطه شروع مناسبی است. در مواردی که پروژه‌های حیاتی سازمان، مانند احداث کارخانه در مناطق کم‌آب تأثیرات زیست‌محیطی منفی دارند، PMO باید هزینه‌های جبرانی را در مطالعات امکان‌سنجی لحاظ کند. حتی اگر پروژه‌ای به‌تنهایی پایدار نباشد، مدیران پروژه با ارتقای آگاهی ارائه دیدگاه جامع‌تر و مدیریت انتظارات ذی‌نفعان، می‌توانند به بهبود پیامدهای پایداری آن کمک کنند. تصمیم‌گیری نهایی درباره چنین پروژه‌هایی بر عهده مدیران ارشد است (برای آشنایی بیشتر با توسعه پایدار و معماری سبز به مقاله چگونه می‌توان به معماری سبز و پایدار دست یافت؟ مراجعه کنید).

3. طراحی و هدایت پروژه‌هایی با تحول پایدار 

امروزه هیچ تردیدی وجود ندارد که تحول پایدار، ارزش تجاری ایجاد می‌کند. برخی پروژه‌ها نسبت به سایرین بازگشت سرمایه سریع‌تری دارند، اما در مجموع، به کاهش هزینه‌ها، کاهش ریسک، افزایش نوآوری و بهبود ارزش برند منجر می‌شوند. مدیران پروژه‌های مدرن توانایی منحصربه‌فردی دارند تا با استفاده از چهار روش کلیدی، حرکت مثبت و مستمر در مسیر تحول پایدار را ایجاد و حفظ کنند:

1.3. ازبین‌بردن تصورات نادرست درباره پروژه‌های پایداری 

دو باور نادرست در مورد پایداری همچنان وجود دارد که مدیران پروژه باید برای اصلاح آن‌ها آماده باشند:
- تضاد پایداری با رشد اقتصادی: درحالی‌که بسیاری از پروژه‌های پایداری، مانند کاهش مصرف انرژی و ضایعات، در کوتاه‌مدت هزینه‌ها را کاهش می‌دهند. حتی پروژه‌های پرهزینه‌تر مانند اقتصاد چرخه‌ای یا تأمین منابع سبز، سرمایه‌گذاری بلندمدت برای آینده هستند.
- دستیابی به پایداری بدون تغییرات اساسی: تحقق اهداف پایدار نیازمند تغییرات بنیادین در تولید، فروش و تخصیص منابع است. شرکت‌های پیشرو مانند Maersk، Aramco و Starbucks با سرمایه‌گذاری‌های چندمیلیارددلاری برای تحقق اهداف پایداری تا سال 2030، این رویکرد را اثبات کرده‌اند.

2.3. تسریع در بهره‌برداری از مزایای پروژه‌های پایداری 

مدیران پروژه نقش تعیین‌کننده‌ای در سرعت‌بخشیدن به تحولات پایدار دارند. آن‌ها باید قدرت تصمیم‌گیری بیشتری در تعیین اولویت‌ها و انجام موازنه (Trade-off) برای تسریع پیشرفت پروژه‌های پایداری داشته باشند و این موضوع را به مدیران ارشد سازمان منتقل کنند. گاهی اتخاذ این تصمیمات به معنی کنارگذاشتن پروژه‌ها یا محصولاتی با بیشترین ردپای زیست‌محیطی خواهد بود - تصمیماتی که ممکن است چالش‌برانگیز باشند، اما در نهایت، بهای ایجاد تاثیر  مثبت محیط‌زیستی و اجتماعی هستند.

3.3. ایجاد همکاری و شراکت‌های استراتژیک 

مدیران پروژه باید به دنبال همکاری با سازمان‌های هم‌فکر باشند و شراکت‌های پایداری ایجاد کنند. همکاری بین سازمان‌ها می‌تواند امکان اشتراک‌گذاری زیرساخت‌ها و نوآوری‌ها را فراهم کند و به نفع تمامی طرفین باشد. برای مثال، Unilever پس از آنکه در بیش از ۲۴۰ کارخانه و ۴۰۰ سایت عملیاتی خود به صفر رساندن ضایعات غیرخطرناک را محقق کرد، توانست ۱۷۴ میلیون پوند صرفه‌جویی کند. علاوه بر این، با همکاری شرکت مخابراتی 2Degrees، مدل zero-waste model خود را با سایر سازمان‌ها به اشتراک گذاشت و به آن‌ها کمک کرد تا رویکردهای مشابهی اتخاذ کنند (برای آشنایی بیشتر با راهکارهای پایدار در معماری به مقاله راهکارهای پایدار در معماری سبز مراجعه کنید).

4.3. ایجاد اعتماد در داخل و خارج سازمان 

ابهام در مورد عملکرد پایداری و نحوه اندازه‌گیری آن باعث شده اعتماد ذی‌نفعان نسبت به وعده‌های پایداری مدیران اجرایی کاهش یابد. این عدم اطمینان، شرکت‌ها را در معرض اتهام «نمایش سبز» (Greenwashing) و ازبین‌رفتن اعتبار برند قرار می‌دهد. مدیران پروژه و دفتر مدیریت پروژه (PMO) می‌توانند نقشی کلیدی در تقویت دانش سازمان درباره پایداری ایفا کنند و به اندازه‌گیری دقیق مزایای به‌دست‌آمده، پیشرفت در مسیر اهداف و عملکرد کلی در حوزه پایداری کمک کنند. در آینده نزدیک، به‌احتمال زیاد سرمایه‌گذاران و نهادهای نظارتی از شرکت‌ها خواهند خواست که همان‌طور که امروزه ترکیبات محصولات را شفاف‌سازی می‌کنند، میزان انتشار کربن محصولات خود را نیز منتشر کنند. مدیران عامل باید مدیران پروژه را تشویق کنند تا از همین امروز جمع‌آوری این داده‌ها را آغاز کنند و یک سیستم اطلاعاتی هوشمند در سطح سازمان ایجاد کنند. در نهایت، اقداماتی که مدیران پروژه برای ایجاد اعتماد انجام می‌دهند، به موفقیت مدیران عامل در اجرای برنامه‌های پایداری کمک خواهد کرد.

جمع‌بندی تحقق اهداف پایداری

تحول پایدار به یکی از اولویت‌های اصلی مدیران عامل تبدیل شده است، اما بسیاری از سازمان‌ها فاقد حس فوریت در اجرای آن هستند و برای دستیابی به این اهداف بلندپروازانه و پیچیده با چالش‌های متعددی روبه‌رو شده‌اند. رسیدن به آینده‌ای پایدار، مستلزم اجرای موفقیت‌آمیز هزاران پروژه دقیق و هدفمند است. برای تحقق این امر، مدیران عامل باید نسل جدیدی از مدیران پروژه را توانمند سازند تا رهبری تحول پایدار را در سازمان بر عهده بگیرند. رهبران پروژه باید با ادغام عناصر پایداری در تمامی پروژه‌ها و به‌کارگیری چهار روش کلیدی که در این مقاله شرح داده شده است، مسیر این تحول را هموار کنند (برای آشنایی بیشتر با استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت پایدار به مقاله استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت پایدار و صرفه‌جویی در هزینه‌ها مراجعه کنید).


در این مقاله به سؤالات زیر پاسخ داده شده است

1. چگونه مدیران پروژه می‌توانند پایداری را در تمامی پروژه‌های سازمان ادغام کنند؟
2. چه چالش‌هایی در مسیر اجرای پروژه‌های پایداری وجود دارد و چگونه می‌توان آن‌ها را برطرف کرد؟
3. چه راهکارهایی برای تسریع تحول پایدار و افزایش تاثیر گذاری آن در سازمان‌ها وجود دارد؟

جایگاه این مبانی در موسسه ACEMI

در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی‌پور، در سطح 3 مهارت‌های سخت (کارشناسی-اجرایی) دوره‌ای تحت عنوان مدیریت پایداری قرار گرفته است که مفصلاً به مباحث پایداری پروژه‌ها در صنعت ساخت خواهد پرداخت، لازم به ذکر است پیشنیاز این دوره، دوره‌ی مدیریت ساخت در طول چرخه حیات پروژه (پروژه‌های ساختمانی، زیرساختی و صنعتی) می‌باشد.


[1] Antonio Nieto-Rodriguez, Project Leaders Will Make or Break Your Sustainability Goals.


نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است.
برای ثبت نظر ابتدا وارد پروفایل کاربری خود شوید.
“ بزرگترین و تخصصی‌ترین رویداد مدیریت ساخت کشور ” جزئیات رویداد