زمان یعنی پول و از دست دادن پول به معنای کاهش درآمد است که میتواند در درازمدت منجر به ورشکستگی شود. این موضوع در پروژههای صنعت ساخت از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است و بخصوص در پروژههای مهندسی و ساخت، با تاخیر در پروژه، عموماً هزینههای کارفرما و پیمانکار نیز افزایش پیدا کرده و در نهایت ممکن است باعث شکست مالی شود. از اینرو، زمان حکم حیاتی در موفقیت مالی پروژه دارد و تاخیر اصلیترین دشمن موفقیت مالی است.
اما آیا برای جلوگیری از تاخیرات پروژه راهحلی وجود دارد؟
برای جلوگیری از بروز تاخیر نیاز است که تا حد ممکن عوامل از قبل شناسایی شده و برای آنها راهکارهای اجراپذیر در نظر گرفته شوند. مواردی که پیشتر در مقاله 24 چکلیست کلیدی برای جلوگیری از تاخیرات پروژه به بررسی آن پرداختیم.
حال شاید این سوال پیش بیاید که آیا میتوان تمام عوامل تاخیر را از قبل پیشبینی کرد؟ پاسخ قطعاً خیر است.
به دلیل ریسکها و عدم قطعیتهای بالا در پروژههای صنعت ساخت نمیتوان از بروز تمام تاخیرات جلوگیری کرد. دولت ایران در مطالعاتی که در سال 2006 انجام داده است، شرایط و آمار تاخیرات در پروژههای کشور را مورد بررسی قرار داده و بر اساس این مطالعه:
- در انتهای سال 2002، نزدیک به 68 درصد پروژههای این صنعت دچار تاخیر شدهاند.
- میزان به تاخیر افتادن این پروژهها به طور میانگین، حدود 76 درصد بوده است.
این موارد در شرایطی هستند که در کمتر پروژهای حتی در عرصه بینالمللی ممکن است تاخیر رخ ندهد. در این زمان مهمترین امر مدیریت تاخیر است. در واقع موضوع مهم در گام اول اجتناب از تاخیر و در گام دوم مدیریت و کاهش اثر تاخیر است. یکی از راههای کاهش اثر تاخیر در پروژهها، تسریع (Acceleration) در انجام فعالیتهای اجرایی است.
از اینرو، در این مقاله قصد داریم درباره انواع تسریع (Acceleration) در پروژههای ساخت صحبت کنیم. راهکاری که بعد از تاخیر میتواند استفاده شود و پروژه، کارفرما و پیمانکار را با شرایط حقوقی و ادعاهای مختلفی مواجه مینماید که باید از آن آگاه باشند.

1. انواع تسریع در پروژههای صنعت ساخت
برای پیمانکار و کارفرما بسیار مهم است که پروژه در زمان مقرر به پایان برسد. ازآنجاییکه تاخیر در تکمیل پروژه معمولاً هزینههای کارفرما و پیمانکار را افزایش میدهد، برای موفقیت مالی پروژه، مدیریت زمان حیاتیترین مورد است. بنابراین یکی از مفاهیم کلیدی در صنعت ساخت، مفهوم تسریع است.
تسریع در حقوق ساخت عموماً به معنای اخذ اقدامات لازم جهت سرعتبخشیدن به کارها در جهت تکمیل زودهنگام پروژه یا موعدهای مقرر است.
اگرچه حتی در بسیاری از اسناد بینالمللی تفاوت زیادی بین تسریع (Acceleration) و جبران (Recovery) قائل نشدهاند، اما این دو لزوماً از معانی یکسانی برخوردار نیستند. در واقع تسریع، سرعتبخشیدن به کار جهت تکمیل زودهنگام است، در صورتی که جبران به معنای سرعت بخشیدن به کار جهت تکمیل در زمان مقرر است. در واقع زمانی که پیمانکار محق به دریافت تمدید مدت زمانی است، عمل تسریع رخ داده و زمانی که محق به دریافت تمدید مدت نیست باید زمان از دست رفته را جبران نماید. موضوعی که هم بار حقوقی و مالی متفاوتی دارد و هم از ساختار متفاوتی برای مدیریت زمان برخوردار است. برخی از اسناد همه
صرفنظر از اینکه کدام تعریف مناسبتر است، این موضوع که آیا جبران زیرمجموعه تسریع است یا خود معنای جداگانهای دارد باید به شکل مناسبی در اسناد قرارداد شفاف گردد و تعهدات و الزامات قراردادی هرکدام از ساختارها مشخص شود.
تسریع بهطورکلی به سه دسته زیر تقسیم میشود:
الف- تسریع ابلاغی (Directed Acceleration)
ب- تسریع اعتباری (Constructive Acceleration)
ج- تسریع ارادی (Voluntary Acceleration)

2. تسریع ابلاغی (Directed Acceleration)
تسریع ابلاغی عموماً تحت شرایط قرارداد زمانی رخ میدهد که کارفرما یا مشاور او دستور مشخصی به پیمانکار ابلاغ میکنند. این ابلاغ در 2 حالت رخ میدهد:
الف. پیمانکار پروژه را زودتر از تاریخ تکمیل برنامهریزی شده اولیه تکمیل کند.
ب. پیمانکار از اضافهکاری و شیفتهای اضافی یا نیروهای مدیریتی و تجهیزات بیشتر استفاده کند تا از تاخیری که به واسطهی دستور تغییر (Change Order) ایجاد شده جلوگیری نماید و کار همچنان در زمان اولیه قرارداد تکمیل شود.
نکتهی مهم در مورد "ب" آناست که کارفرما به نوعی پذیرفته که زمان قراردادی به واسطهی دستور تغییر، تغییر یافته است و به همین دلیل دستور تسریع را به نسبت زمان جدید صادر مینماید.
3. تسریع اعتباری (Constructive Acceleration)
تسریع اعتباری معمولاً زمانی اتفاق میافتد که پیمانکار با تاخیرهای موجهی (Excusable Delays) روبهرو میشود که ممکن است قابلجبران (Compensable) یا غیرقابلجبران (Non-compensable) باشند، اما به دلیل آنکه بر روی مسیر بحرانی قرار دارند، مستحق به تمدید مدت (Time Extension) است. اما به دلیل آنکه کارفرما از تمدید زمانی اجتناب میکند، پیمانکار ممکن است به دلیل ترس از خسارت تعیینی (Liquidated Damages) در این زمان تصمیم بگیرد که عملکرد خود را برای رسیدن به تاریخ تکمیل مقرر شده، تسریع کند. در این زمان پیمانکار بابت این تسریع که به اعتبار خود و از روی اجبار انجام میدهد متحمل هزینههایی میشود که در صورت تمدید مدت متحمل نمیشد.
بر اساس تعریف پروتکل SCL، تسریع اعتباری عبارتاست از:
تسریعی که در پی ضعف راهبر قرارداد در تشخیص اینکه پیمانکار با تاخیر کارفرما مواجه شده و استحقاق تمدید مدت را دارد، رخ میدهد که این ضعف، پیمانکار را به تسریع روند پیشرفت، ملزم مینماید تا کارها در تاریخ تکمیل حاکم بر قرارداد به اتمام برسد. چنین شرایطی میتواند به سبب رد درخواست معتبر تمدید مدت توسط کارفرما یا تاخیر در ابلاغ تمدید مدت از سوی راهبر قرارداد به وجود آید.
4. تسریع ارادی (Voluntary Acceleration)
این موضوع بر اساس تعریف تسریع و جبران میتواند متفاوت باشد.
1.4. در صورت تفکیک معنای تسریع و جبران
زمانی که پیمانکار نه به دلیل دستور کارفرما، بلکه به ارادهی خود و به دلیل اهداف یا انگیزههای شخصی، پروژه را زودتر از موعد مقرر تکمیل کند تسریع ارادی رخداده است. در این شرایط، پیمانکار تسریعکننده عموماً ادعایی برای هزینههای تسریع ندارد، مگر آنکه در قرارداد مبلغی برای هزینهی تسریع پیشبینیشده باشد و یا توافقی بین کارفرما و پیمانکار جهت تسریع صورت گرفته باشد که در اینصورت این مبلغ به عنوان مشوق به پیمانکار پرداخت میگردد.
اگر چنین شرایطی مقرر نشده باشد یا توافقی در این زمینه صورت نگرفته باشد، پیمانکار محق به دریافت هزینه نیست زیرا پیمانکار هزینههای اضافی خود را در راستای اهداف شخصی متحمل شده است. دادگاهها عموماً تشخیص میدهند که یک پیمانکار حق جبران هزینههای ناشی از تسریع ارادی را ندارد.
بهعنوانمثال، پیمانکار برای آغاز اجرای پروژه دیگری به دلیل محدودیت منابع و جریان نقدینگی، نیاز دارد تا پروژه در حال تکمیل خود را سریعتر به پایان برساند و منابع خود را برای کسب سود بیشتر هرچه سریعتر در کارگاه اجرای پروژه جدید مستقر کند.
2.4. در صورت فرض جبران زیرمجموعه تسریع
در صورتی که جبران و تسریع هر دو به معنای تسریع پروژه باشند، اقدام ارادی پیمانکار در راستای سرعتبخشی به کار برای جبران زمان از دسترفته به علت تاخیر غیرموجه نیز به عنوان تسریع ارادی تلقی میشود. در اینصورت تسریع ارادی میتواند در 2 حالت زیر رخ دهد:
1. پیمانکار پروژه را زودتر از موعد مقرر (آخرین تاریخ تکمیل مقررشده) تمام کند.
2. پیمانکار پروژه را به دلیل تاخیرات غیرموجه (غیرمجاز) برای تکمیل در موعد مقرر تمام کند.
همچنان تاکید میشود که تسریع و جبران و تصمیم بر تفکیک یا عدم تفکیک آن باید در اسناد قرارداد مشخص شده باشد، در غیراینصورت باعث اختلافات زیادی خواهد شد.
5. عناصر کلیدی برای بررسی ادعاهای ناشی از تسریع
معمولاً مشکلی برای بررسی تسریع ابلاغی و ارادی وجود ندارد. اما در شرایطی که دستور ابلاغی یا کتبی برای تسریع وجود نداشته باشد و تسریع از نوع اعتباری صورت گیرد، کار دشوار میگردد و معمولاْ بین طرفین اختلاف بهوجود میآید.
در این شرایط دادگاهها به طور سنتی پنج عنصر کلیدی را برای تایید تسریع اعتباری بررسی میکنند:
1.5. تاخیر موجه یا مجاز (Excusable Delay): پیمانکار با تاخیرهایی مواجه شده است که غیرقابلپیشبینی و خارج از کنترل او بوده است.
2.5. درخواست تمدید مدت (Request for Time Extension): پیمانکار باید بر اساس مفاد قرارداد از کارفرما یا مدیر ساخت درخواست تمدید مدت خود را در بازه زمانی مشخص شده با یک اعلان برای کارفرما ارسال کرده باشد. در غیر این صورت بر اساس تعهدات پیمانکار، حق تمدید مدت خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل انجام تحلیلهای تاخیرات در حین پروژه یکی از کلیدیترین الزامات برای تحقق ادعاهای مرتبط با تسریع اعتباری است.
3.5. رد یا بیتوجهی به درخواست تمدید مدت (Denial of Time Extension): کارفرما یا مدیر ساخت بدون آنکه دستور تمدید مدت داده باشند، بهصورت صریح یا ضمنی پیمانکار را مجبور میکنند که تاخیر را جبران کند، فعالیتها را در زودترین تاریخ ممکن انجام دهد و پروژه را بدون تعدیل زمانی به واسطهی تاخیرات موجه (مجاز) در زمان مقرر تکمیل کند. این موضوع عموماً به دلیل ترس پیمانکار از خسارت تاخیر تعیینی (LD) رخ میدهد.
4.5. دستور تسریع (Acceleration Order): اقدامات کارفرما یا مدیر ساخت، اعم از صریح یا ضمنی، پیمانکار را ملزم کرده است تا با وجود تاخیر موجه و استحقاق تمدید مدت، تاخیر را به هزینهی خود جبران کند.
5.5. هزینههای متحمل شده (Incurred Costs): پیمانکار باید اثبات کند که برای تسریع نهایت تلاش (استفاده حداکثر از منابع) خود را به کار گرفته است و در زمان اجرای پروژه، به دلیل فعالیتهای بیشتر برای تسریع، هزینه و خسارات بیشتری را متحمل شده است.
درصورتیکه این موارد برای دادگاه اثبات شوند، پیمانکار مستحق به دریافت خسارات ناشی از تسریع خواهد بود. برای اثبات این حق پیمانکار نباید حتما پروژه را در زمان اولیه تکمیل کند بلکه کافی است تا اثبات کند تلاش خود را جهت تسریع انجام داده و به واسطهی این تلاش هزینههایی متحمل شده است. بنابراین، اگر حتی پیمانکار پروژه را در زمانی قابل قبول در تاریخ تمدید شده به پایان رسانده باشد (نیازی نیست این تاریخ زمان اولیهی قرارداد باشد)، همچنان میتواند ادعای معتبری در زمینهی تسریع اعتباری داشته باشد.
6. انواع هزینههای قابل ادعای ناشی از تسریع
انواع هزینههایی که معمولاً در ادعاهای تسریع ایجاد میشوند، عبارتاند از:
- افزایش هزینههای اجرا به دلیل اضافهکاری، شیفتهای کاری اضافی، افزایش روز کاری از پنجروز به شش الی هفت روز کاری در هفته و یا ترکیبی از موارد ذکر شده.
- افزایش هزینههای نگهداری تجهیزات مرتبط با ساعات کار طولانیتر
- افزایش هزینههای اجاره تجهیزات ساخت مرتبط با اضافهکاری
- هزینه تجهیزات یا مصالح اضافی
- هزینه بیشتر به جهت تسریع در تحویل تجهیزات و مصالح
- هزینه بیشتر به دلیل افزایش نظارت میدانی
- افزایش هزینههای کارگاه
- افزایش هزینههای بالاسری سازمان
- هزینههای پیمانکار جزء برای اتمام بهموقع در شرایطی که پیمانکار اصلی میتوانست کار را با هزینهی کمتر خود به پایان برساند. این مابهالتفاوت به عنوان هزینهی پیمانکار قابل ادعاست.
- ازدستدادن بازدهی و بهرهوری مرتبط با اضافهکاری، افزایش تعداد تیمهای کاری، ازدحام تیمهای تخصصی در یک منطقه، و تغییر اولویت اجرای کارها
7. نکات مهم در زمینه ادعاهای تسریع (Acceleration Claims)
در صورت مواجهه با تسریع، پیمانکار باید از تمام منابع خود برای کاهش خسارات استفاده کند. این کاهش ممکن است شامل افزایش نیروی کار بهجای اضافهکاری یا استفاده از تجهیزات اضافی بهجای نیروی کار بیشتر باشد. برای بهرهمندی از این ادعاها پیمانکار نباید کوتاهی در زمینهی کاهش خسارات انجام دهد.
پیمانکار معمولاً بر کاهش بهای تمام شده متمرکز نیست و تمرکز آن بیشتر بر تحویل پروژه در سریعترین زمان ممکن است. بنابراین، فرصتهای کاهش خسارات ممکن است بهصورت حداقلی باشد. ذخیرههای هزینهای که پیمانکار به واسطهی عملکرد مناسب قراردادی، مانند خرید زودهنگام مصالح یا استفاده مناسب از پیمانکار جزء بدست میآورد، نباید باعث کاهش خسارت ادعا شده گردد زیرا اگر تسریعی رخ نمیداد، پیمانکار همچنان مستحق به ذخیره این هزینهها به واسطهی عملکرد مناسب خود بود.
ادعاهای تسریع اغلب به تحلیلهای برنامه زمانبندی روش مسیر بحرانی (CPM) پیچیده نیاز دارند تا نشان دهند که پیمانکار کار خود را تسریع کرده است و ثابت کند که پیمانکار حق جبران خسارت را دارد. در صورتی که پیمانکار از روش آنالیز اثر زمانی (Time Impact Analysis) استفاده نکند، بعید است که بتواند این تحلیلها را به شکل مناسبی انجام دهد و در این شرایط دچار ادعاهای چکی (Global Claims) میشود.
سایر موضوعاتی که ممکن است بر ادعاهای تسریع تأثیرگذار باشند، عبارتاند از:
- بندهای قراردادی که حق کارفرما را برای تسریع تعریف میکنند
- الزامات اطلاعرسانی بهموقع برای اطلاعدادن به کارفرما در ارتباط با تاخیرات
- ارائه لایحه تاخیرات در طول اجرای پروژه و به صورت ماهیانه
- ثبت هزینههای حقیقی و خسارات واردشده به دلیل تسریع

مقالهای که مطالعه کردید تنها بخشی دنیای بزرگ تسریع و ادعاهای مرتبط با آن در پروژههای ساخت است. موضوعی که عدم توجه به آن میتواند خسارات زیادی را برای طرفین به همراه داشته باشد. موسسه ACEMI یکی از معدود موسساتی است که به آموزش تخصصی این مبانی در دورههای آموزشی خود در کشورمان ایران میپردازد.
[1] Richard, J.L. Andrew, A. 2022. Directed and Constructive Acceleration. www.long-intl.com.
