روش مدیریت کیفیت جامع (TQM) از اهمیت زیادی برخوردار بوده و اثرات آن در تولید ثروت باعث گردیده مطالعات درخوری حول این موضوع صورت پذیرد. این مطالعات نشان میدهد بکارگیری این روش منجر به بهبود عملکرد سازمانها و قدرتمندتر ساختن آنها در مقابل رقبای خود میگردد. این مهم از آنجایی ناشی میشود که این روش با ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب، منجر به ایجاد روندی ساختاری (سیستماتیک)، با ثبات، منسجم و کلانتر میگردد.
1. روش مدیریت کیفیت جامع (TQM)
در این مقاله قصد داریم به مطالعهای که توسط Bernal و همکاران در سال 2014 انجام شده است، بپردازیم [1])). مطالعه مزبور به بررسی اثرات اقتصادی اتخاذ روش مدیریت کیفیت جامع (TQM) در پروژههای صنعت ساخت پرداخته و سعی بر نشان دادن این امر دارد که اتخاذ روش TQM در شرکتهای پروژه محورِ فعال در صنعت ساخت چه تأثیراتی داشته است. همچنین این مطالعه درصدد بیان ارتباطِ بین درجه اهمیت اتخاذ روش TQM با ابعاد سازمان میباشد. در این مطالعه که بر روی چند شرکت فعال در صنعت ساخت انجام شده است، اثرات اقتصادی اتخاذ روش TQM و بررسی این امر که خصوصیات متفاوت در سازمانها و متغیرهای مختلف به چه صورتی بر نتایج تأثیر میگذارند مورد ارزیابی و بحث قرار گرفته است.

شکل 1. مدیریت جامع کیفیت (TQM).
اگرچه بحث مدیریت کیفیت جامع (TQM) سالهاست در سازمانهای تولیدی مطرح است، اما اهمیت آن در پروژهها، خصوصاً پروژههای صنعت ساخت کمتر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. البته باید اشاره نمود که ظرفیتهای روش TQM برای تولید ثروت در همه صنایع و سازمانها یکسان نبوده و به پارامترهای بسیاری از جمله ابعاد سازمان و ماهیت صنعت مورد بررسی بستگی دارد. این موضوع شایسته بررسی تفصیلی اثرات بکارگیری روش TQM در صنایع مختلف و بهصورت جداگانه است. اینکه استفاده از TQM چه اثراتی از نظر اقتصادی و سازمانی در سازمانهای پروژه محور فعال در صنعت ساخت دارد، موضوعی است که نیاز به توجه و مطالعات بیشتری دارد.
روش TQM به سازمانها کمک میکند تا به نحوی کارآمد اطلاعات و مشکلات هماهنگی خود را مدیریت کنند. از این رو، هرچه حجم چنین هزینههایی در یک سازمان بیشتر باشد، بکارگیری روش TQM برای تولید ثروت در آن شرکت مناسبتر و پربازدهتر خواهد بود و در نتیجه انگیزه مدیران سازمان برای اتخاذ روش TQM قویتر خواهد شد. از سوی دیگر، ذکر شد که روش TQM به شرکتها اجازه میدهد تا به طور کارآمدی دانش و اطلاعات خاص پراکنده در سطوح مختلف سازمان را مدیریت و بهره برداری کنند. در نتیجه، هرچه نیاز به وجود چنین دانش خاصی برای سازمان در انجام فعالیتهای عادی خود بیشتر باشد، استفاده از روش TQM برای تولید ثروت، ضروریتر بنظر رسیده و عواید آن سازمان را در استفاده از این روش مصممتر خواهد نمود. بنابراین، سطح بهینه پذیرش روش TQM هر شرکت، سطحی خواهد بود که به شرکت اجازه میدهد کل هزینههای مبادله خود را به حداقل برساند، یا بهعبارتدیگر سطحی که شرکت میتواند بیشترین ثروت را در آن ایجاد کند.
همانطور که در مطالعه موردنظر اشاره شده و همچنین بهصورت تجربی نیز این موضوع تأیید شده است، ظرفیت روش TQM برای تولید ثروت در بین شرکتها یکسان نبوده و به عوامل مختلفی وابسته است. در ادامه مقاله به تفاوت سطح پذیرش TQM در تعدادی از شرکتها میپردازیم.
اولین عامل مهمی که ظرفیت روش TQM برای تولید ثروت را تعیین میکند، اندازه شرکت است. با درنظرگرفتن روش TQM بهعنوان یک گزینه طراحی سازمانی که مدیریت کارآمدتر اطلاعات یا مشکلات هماهنگی را به شرکت ارائه میدهد، اندازه شرکت میتواند مهم تلقی گردد زیرا این مشکلات با افزایش تعداد کارکنان همسو بوده و پتانسیل بکارگیری روش TQM برای تولید ثروت نیز رشد میکند. هرچه پتانسیل بکارگیری روش TQM برای تولید ثروت بیشتر باشد، شرکت نیز انگیزه بیشتری برای پذیرش آن خواهد داشت. بنابراین شرکتهای بزرگتر در مواجهه با روش TQM استقبال بیشتری نسبت به شرکتهای کوچکتر نموده و نتیجتاً شرکتهای بزرگتر مزایای بیشتری از پذیرش روش TQM به دست خواهند آورد. تجزیه و تحلیل تجربی انجام شده در اینجا نشان میدهد که سطح پذیرش روش TQM در واقع با افزایش اندازه شرکتها بالاتر است.
یکی دیگر از عوامل تعیینکننده، ظرفیت روش TQM برای بهبود عملکرد شرکت، بخشی است که شرکت فعالیتهای خود را در آن متمرکز میکند، و به طور خاص، حجم دانش خاص لازم برای انجام مؤثر و کارآمد فعالیتهای روزانه شرکت در آن بخش خاصتر است. هر چه مقدار دانش خاص لازم برای انجام فعالیتهای شرکت بیشتر باشد، ظرفیت بکارگیری روش TQM برای تولید ثروت بیشتر میشود، زیرا مدیریت ناکارآمد مسائل اطلاعاتی، حجم بیشتری از تلفات جبران نشده را ایجاد میکند. از این نظر، با نگاهی دقیق به ویژگیهای خاص هر یک از زیربخشها در بخش ساخت، زیربخش مهندسی عمران دارای سطوح بالاتر دانش ویژه نسبت به زیربخش ساخت و ساز ساختمان شناسایی میشود. در نتیجه، دادههای سطح پذیرش روش TQM تأیید میکند که پذیرش روش TQM در زیربخش مهندسی عمران از ساخت و ساز ساختمان بالاتر است. همچنین باید به این نکته اشاره کنیم که سطح بالاتر پذیرش روش TQM در بین شرکتهای مهندسی عمران نیز میتواند با میانگین اندازه بزرگتر آنها ارتباط داشته باشد.
- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.
جایگاه این مبانی در آموزشهای مؤسسه ACEMI
در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علویپور، در سطوح مهارتهای سخت (سطح های کارشناسی، اجرایی و ارشد، استراتژی) دورهای به نام مدیریت کیفیت جامع و استراتژی پیادهسازی آن در پروژههای صنعت ساخت طراحی شده است که این مبانی را به شکل جامعی آموزش میدهد. جهت اطلاع از نحوه و تاریخ برگزاری و سرفصلهای ارائه شده در این دورهها میتوانید به بخش تقویم آموزشی مدیریت ساخت و پروژه در سایت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علویپور مراجعه نمایید.